ریتم آهنگ

نقد و بررسی کتاب «روزهای مصرف شده /عکس یک سین» از سمیه امینی‌راد

نقد و بررسی کتاب «روزهای مصرف شده /عکس یک سین» از سمیه امینی‌راد

*بخش نخست*

 

*مقدمه*

موضوعات این کتاب زن : با نگاه فمنیستی ، مرگ : با نگاه افلاطونی ، ناتورالیسم : با جلوه ی رنگ ها در طبیعت و اشیا پیرامون و کمترپردازش اجتماع و فرهنگ زمان خود است .

براهنی می گوید:( طلا در مس) شاعر باید بداند در چه دوره ای از تاریخ ادبی قوم خود زندگی می کند .باید نماینده ی راستین ادبیات زمان خود باشد هم شکل و قالب و هم محتوی و مضمون باید رسالت شاعر را در زمان حال برآورده سازد .

کتاب در ۶۱ ص با ۳۰ شعر بلند و ۸ شعر کوتاه ، در قالب روایتی  اغلب از زبان اول شخص مفرد هستند.

راوی با آرایه های تکرار  ، تضاد ، واج آرایی ، بازی زبانی و دیداری ، جا به جایی ارکان جمله ،  با روایت گریزی در سطرها به کمک آشنازدایی و ترکیبات استعاره مند شعر هایی خوب تا موفق سروده است .

آهنگ درونی سطرها و تکرار تکنیک ها در بلندای شعر و همسانی آن در کتاب خوب است اما بهتر استفاده ی چند شعر کوتاه به طور پراکنده در سطح کتاب است . زیرا خواننده را از خستگی و تکرار مضمون ها رهانیده است .

خلق تصاویر پویا ، پیشبرد روایت شعر با استفاده از فضاشکنی ، پاگردهای مناسب ، آواها (صدای اشیا  و چیزها )  انجام شده است .

اغلب شعر ها قوی و به طبع بعضی در مقایسه ، پردازش ضعیف تری داشته اند. ولی در کل شاعرامینی راد توانایی های خود را در این کتاب نشان داده است .

 

 

*طرح جلد :*

پیراهن عروسی سفیدی روی چوب رختی با پس زمینه های صورتی و سبز تیره ، پیش درآمد زنانگی کتاب است . زبان های شعری زنانه و مردانه و خنثی داریم و شاعر در زبان زنانگی منحصر به خود سروده است .

و پشت جلد که نمایش در اتاق است  ، جزیی از خانه که محل رویداد تمام اتفاقات روحانی و  ذهنی  شاعر است . رویکردی احساسی و متعهد مآب زنانه به خانه است.

 

 

*نام شعر :*

روزهای مصرف شده / عکس یک سین

از آنجا که روایت کتاب به تجارب شاعر تا این سن بر می گردد و در پس اندیشه ی شعرها، داستانی از زندگی جاری است آغشته با خیال انگیزی و بازی های ذهنی او ، (روزهای رفته و مصرف شده) ، به نوعی روزهای سوخته ، آنچه که قابل برگشت نیست . در نظر شاعر و انتخاب  امینی  راد بوده است.

اما (عکس یک سین )  بر گرفته از شعر “شماره ی ۳۴ در ص ۵۳ “کتاب است . چالشی است که مخاطب را برانگیخته کند تا برای خواندن کتاب حریص تر باشد . و جالب اینجاست آنچه که دنبال آن می فرستد مخاطب را ، چیزی نیست جز توصیف چند عکس در پالایش ذهنی و درونی خود و در انتها اشاراتی گنگ به سیاست زخم ها ، جنگ ها ، در جهانی که نمایش آن ، نام مشخص چند شهر است در گیرو دار زنان محکوم به مرگ یا مرگ های به آغوش زنان خفته …

شاید تنها شعری که رنگ و بوی اجتماع کنونی و حال جهان را در آن به نمایش گذاشته است .آن هم با استعاره و کنایه ها و دیگر هیچ .

که بیش از بیش به شهادت کتاب ، زن در صحنه های مختلف درونی و روزمرگی ها به نمایش ایستاده است .

کاری که فروغ در دهه های خیلی پیش تر و با کیفیتی بالا تر در وجه های گوناگون در شعر تصویر کرده بود .

 

 

*بخش دوم*

شاعر بر تصاویر و اشیا پیرامون خویش آگاه است و با تمرکز آن ها را در جهان ذهنی خویش به کار می گیرد . قدرت تخیل و استفاده ی درست از دایره واژگان ، تصویر گری های خوبی را به انجام رسانده است .

او با تردد در جهان های متفاوت ذهنی ، آشفتگی ها را با نظم و رنگ و تصویر آمیخته و سعی کرده که در این کار موفق باشد .

 

 

*هرمونتیک درشعر*

 

الف/

 

سمت و سوی شعر امینی راد ” زن” است . زن در تعامل با خانه ، زن در تضاد با همسر ، اجتماع و صدای رسای زن فمنیستی  که حق و حقوق خویش را به تمام و کمال در بعد ذهنی خویش می ستاند .

《زن زندانی در این مساحت مرده است 》( ش ۶ ص ۱۴ /روزهای مصرف شده /امینی راد )

از زاویه ی دیگر درخواست آزادی غیر مشروط ، فرار از تن و یا آنچه که در فعلیت کنونی جاری اوست . افسردگی ظریفی که لایه های ذهنی شاعر را فرسوده کرده است و او که در زمختی اطرافش لطافت طبع را ناامیدانه جستجوگر است .

《 میل دارم پنجره باشم /شکسته / برای درخشش گنبد سیاه چاله قالی 》(ش ۷ ص ۱۶ / روزهای مصرف شده / امینی راد )

حتی در کم ترین اندازه آن تا آفتاب و روشنی و سرزندگی را به خانه بیاورد .

 

 

تکرار و جابه جایی کلمات در ارکان جمله تکنیکی است که امینی راد در اغلب شعر ها به کار بسته است .به آهنگ درونی ، زبان امروزی و گاهی اصطلاحات عامیانه توجه داشته است .

《فرشته نجات توی اشکاف بزرگ آشپزخانه /توی انبار خنزر پنزر ها 》(ش ۱۰ ص ۱۹ /روزهای مصرف شده /امینی راد )

راوی شعر دنبال نجات دهنده ای است که او را در اشکاف آشپزخانه یافته است .کنایه به اینکه هیچ امدادی نیست جز از درون خودت و خانه ی خودت .  “اشکاف” واژه ای کهنه به معنای قفسه ی در دار ، گنجه ، که جایی برای نگهداری ظروف و مواد مربوط به خانه است .همان کابینت امروزی ، در مقایسه با کلمه ی خنزر پنزر که همان خرت و پرت یا موادی است که در طبق دست فروش ها یا دکان ها می توان یافت  .

 

با وجود سادگی تصاویر ، ژرف ساخت  معنایی و اکثرن اعتراضی با حداقل تاویلی دو لبه  در این شعر و کلن شعرها موج می زند.  به طور مثال:《کودک سینه عریان آب های سرخ 》کنایه از مشکلات زندگی و احساسات زخم خورده ی مادرانه که تعمیم دهندگی آن از گذشته تا کنون است . اشاره به قتلگاه جنگ عاشورا  و کودک در خون غلتیده یا بازوی زخمی برادر و نیزه ی عمودی که بر سینه ها شان نشاندند.

 

 

ب/

تضاد معنایی و بازی زبانی با کلمات ، واج آرایی از مشخصه ی دیگر شعر هاست .

《این گورها /و این گورها/این گورها/ویل دورانت/ماکسیم گورکی》(ش ۱۶ ص ۲۷ / روزهای مصرف شده / امینی راد  )

 

و یا در شعر دیگری :

《آب رنگ این شعرها لکه دارد /آب ، لکه ، رنگ، لکه /لک لک ها لانه شعر را می کوچند 》(ش ۱۳ ص ۲۳ /روزهای مصرف شده/امینی راد)

شاعر گاهی در پس این بازی ها هدف و ژرف ساخت معنای خاصی را دنبال نمی کند .

فقط سعی دارد با بازی دیداری و آوایی تصاویری از ذهن خود را به قصد کسب لذت با خواننده به اشتراک بگذارد . آنچه که خودش را به فکر و نگاه واداشته عرضه می کند .

 

پ/

زن در رویکرد درونی شاعر در تکثر آینه هاست ، همان من های درونی واضح و شخصیت های چندگانه ی زنانه در شعر .

《با انعکاس میلیاردها زن محبوس در آینه /فروغ شود و آنا/ سیمین شود و سیلویا 》( ش ۱۱ ص ۲۰/روزهای مصرف شده /امینی راد)

یونگ می گوید: وقتی تفرد و خودپرورانی در انسان رخ می دهد که با گذر از کهن الگوهای سایه (شخصیت منفی فرد)، آنیما و آنیموس، پیرفرزانه و …، به خود self یا همان ناهشیار شخصی و جمعی خویش دست پیدا کنیم.

گذر از خود ego و ذهن هشیار و ورود به ذهن درونی ، دیدار با کهن الگوها و شناخت آنها رویارویی با جهان های موازی درونی ما را پدید می آورد .در خواب و رویا و گاه خلسه هایی در واقعیت ، سفری به عمق که در بازگشت ، تفاوت های فاحشی دیده می شود . فهمی که منجر به تفرد شخص است . شاعر امینی راد در دروازه ی این دانستن ها وجود من های متکثر شده اش را در پیوند با اجتماع دیده است .

در شعری که به آن اشاره رفت و یا در شعر :

《سه درخت بودیم/قرمز/پاییزی نه/ فقط قرمز》( ش ۱۲ ص ۲۱ /روزهای مصرف شده /امینی راد)

که شاعر به دنبال خود چند لایه و یا زیست هایی دگرگون شده در زمان هایی متفاوت است . وقتی که فروغ می شود و یا آنا ، سیمین می شود یا سیلویا ، حتی درختی در سه بعد زمانی  به روایت پدر ، جهان های متفاوت در جغرافیای حال و گذشته را تجربه کرده است .

و یا ؛

شعرها اغلب حول زن متکثر در وجود امینی راد می چرخند ولی جسارت  رویارویی با این همه من و به رخ کشیدن صریح آن به آنیموس اش را دارد.(بخش مردانه ی زن و آنیما بخش زنانه ی مرد از دیدگاه روانشناسی تحلیلی یونگ است .)

《تنها به تو می گویم/ به مردهای زیادی لبخند زده ام / نه فقط به سایه ی تو …》(ش ۳۳ ص ۵۲ /روزهای مصرف شده /امینی راد )

 

 

ت/

 

در فرم ظاهری و روساخت ، شعر ها در اپیزودهایی مشخص شده است و گاهی با وجود تصویر در شعر، معنا و ذهنیت غالب شده است . یعنی شاعر در تکرار درون از دنیای بیرون بریده است و به مخاطب هم مجال بروز فکر نمی دهد.

تصاویر ناتورالیسمی و طبیعت گرایی شاعر در حصار دغدغه های درونی خویش است   وبه کشف اجتماع و فرهنگ بیرون از خود کمتر پرداخته است .

پایان بندی ها گاهن کوبشی و تامل زاست .

《آن نمای مرغ دریایی از روبه رو کیست /که پشت عقاب پرواز می کند》(ش ۲۹ ص ۴۷ /روزهای مصرف شده /امینی راد)

شاعر از سمبل ها برای انتقال معنا در شعر بهره گرفته است .”مرغ دریایی” سمبل سادگی و طعمه بودن و “عقاب” ، نماد قدرت و سیاست که در تاویل های مختلف اجتماعی ، سیاسی و حتی خانواده می توان جایگیری کرد . شاعر با استفاده از یک کلمه که کلید واژه ی شعر می شود به  تصویر و پردازش در لایه های رو و زیرین شعر ، و در نهایت روایتی از آن خلق می شود .

 

ث/

《آن فرفره که دور سرم می چرخید /آن فرفره که در رخوت اخبار …》(ش ۲۲ ص ۳۴ /روزهای مصرف شده / امینی راد )

بازی با کلمه ی فرفره و چرخیدن در شعر و در آخر رها شدن در گیجی که تصویر سازی شده است واقعن اتفاق می افتد . شعر خود گویای حالات و معنای خود است . تشنج و بیهودگی که درلحظه ی زایش شعر رخ داده است که برای این پراکندگی سرمنزلی نیست . واژه ی ” اخبار” در این وسط  غریب مانده  و بخاطر عدم ارتباط معنایی با کل شعر خبری را به مخاطب نمی رساند . جز تشنج و پراکندگی چرخش در لایه های شعر .

همانقدر که استفاده از کلمات خوب و بکر در شعر مهم است .فضا سازی و جایگیری آن نیز مهم است که گاهن به خوبی در شعر اتفاق نیفتاده است .

در پایان بندی هم  گاهن به همین نحو ، در کل پایان بندی نه حکم کننده ی دانای کل باشد و نه خیلی رها و بی مقصد که مخاطب حس کند چیزی دستگیرش نشده است .

 

شاعر با استناد به بعضی اسم های لاتین و گاه با الهام از فیلم ، پرتره و حتی فیبروآدنوم( غده های خوش خیم پستان ) شعر را در لایه های اندیشه پنهان می کند و مخاطب را به سرچ و جستجو وا می دارد . که خود به دانسته هایشان افزوده و مفید فایده واقع می شود .

《ای ونوس تازه متولد شده/ در چشم های سیمونتا وسپوچی 》(ش ۲۶ ص ۴۱ /روزهای مصرف شده /امینی راد)

 

پرتره ی سیمونتا وسپوچی اثر پیرو دی گوزیمو  که سیمونتای زیبا از ایتالیا را معرفی می کند .وی از اشراف زادگان جنوا و احتمالن مدل تعدادی از نقاشان بزرگ آن دوره بوده است .

 

*بخش پایانی*

در پایان با نقد و نظری اختصاصی و نگاهی عمیق تر ، بر چند شعر شاعر امینی راد این مبحث را به پایان می بریم .

 

شاعر و منتقد : مریم حشمت پور

بررسی سروده های: سمیه امینی راد

از کتاب : روزهای مصرف شده  نشر عقربه ۱۳۹۹

 

سروده ی نخست:

 

یک فلز توی کله تکان می خورد

یک میله توی خاطره فرو می رود

می رود فرو

توی خاطره!

خاطره توی خاطره چاک بر می دارد

چکه چکه می ریزد

همه آن فلزها و میله ها و قاشق ها

چق! چق، چچرق!

تویی که لب از اعتراض پرت می کنی

منی که لب از پرتگاه!

با بشقاب ها به جای قاشق

با قاشق به جای بشقاب ها

تق! توق! تتق ، تق!

میز در همخوانی با لب ها

لب در همخوانی بامیز

تیزترین جیغِ بنفش،

صورتی می شود

آیا صدایی در من بریده می شود؟

آیا حنجره ام می چرخد

در حلقوم یک انتزاع؟

آیا من آن زنم

با سکوت بلعیده هجا توی گلو؟!

 

 

تاریخچه ی شعر گفتار به گات های اوستا بر می گردد. سید علی صالحی می گوید: شعر گفتار زمان آغاز ندارد .بلکه با پیدایش شعر حضور یافته است . زیرا نحوه ی رفتار زبانی است که با احساس شکل می گیرد .

شعر نیز از احساس خالی نیست پس این زبان جای خود را در قالب شعر تثبیت می کند.

بانو امینی راد هم با استفاده از این نوع شعر به دیالکتیکی  امروزی دست می یابد .این نوع رفتار زبانی مخاطب را جذب کرده و لذت خوانش و ارتباط با شعر در ظاهر و معنا را به او می دهد .

 

شاعر به طور کلی با استفاده از آرایه های تکرار ، آوا گرایی در کلمات (صدای اشیا و …) و آهنگ درونی ، آشنازدایی ، تضاد توانسته در شعر خود تاویل آور باشد . از ترکیب های چون *صداهایی لال*، *جیغ بنفش*، *خستگی مدور مسکوت*، *باغچه های گفتگو* ، *صدای آفتاب کاران جنگل* و از این دست ترکیبات بدیع و آشنازدا بهره گرفته است .

شاعر امینی راد می داند چه می خواهد بگوید و از پیش طرح ذهنی شعر خود را ریخته است تا با تکنیک بیامیزد . وقتی در الهامات شاعر چیزی رخنه می کند با ایجاد طرح ذهنی به آنچه می خواهیم بگوییم نظم می دهیم . در هر لحظه باید چیزی برای کشف و غافلگیری مخاطب داشته باشیم و به طبع این روند به زیبایی شعر می افزاید.

 

دراین سروده:

*زن* کلیدواژه ی تمام سطرهاست . زن در خانه .زن لای ظروف آشپزخانه .

زن در مشاجره با سکوت …

*چکه چکه می ریزد /همه آن فلزهای و میله ها و قاشق ها /چق چقدر، چچرق*

در این سطر همچون  شعر شاعران فاخر گذشته  *اخوان ثالث*  ، با اصوات و شبه جمله ها روبه رو هستیم که گاه از زبان عامیانه هم استفاده کرده و معتقد بودکه جذابیت شعر افزایش می یابد.

جابه جایی کلمات در سطر

*بابشقاب ها به جای قاشق*

*با قاشق به جای بشقاب ها*

پرتاب ظروف را در هنگام مشاجرات بین طرفین تداعی می کند. و نوع خشونت غم افزایی که زن با آن درگیر است .

 

 

 

 

سروده دوم :

 

سه درخت بودیم

قرمز

پاییزی نه

فقط قرمز

در امتداد بادهای شکسته.

آیا پرنده ای ترانه ای قدیمی

در برگ‌ هامان جا گذاشته بود؟

آیا صدای “آفتاب کاران جنگل”

از غضروف های تنمان

بیرون می ریخت؟

یا از ریشه هایمان به آخرین اعتراض خون می چکید

 

آیا سه بار تکرار شدنمان در سه دوره از تاریخ از آخرین حکومت نظامی تا ایست های بازرسی با آسمان لغزنده ارتباطی تنگاتنگ داشت؟

 

با آن تکه از ابر

که خود ابژه بود بر سر شاخه ها

 

آیا فصاحت تکرار تاریخ

می افتاد از شاخه های انارمان

لکه لکه؟

 

پدرم می دانست

ما سه درخت

در سه دوره از تاریخ

تکرار مدام چسبندگی برگ بودیم

در باغچه های گفتگو

وقتی یاس را با ریشه های استخوان دار کود می دادیم

 

پدرم می گفت: سه بار در سه دوره از تاریخ ریشه هایمان بی لهجه خورشید قرمز شد

از آخرین ضربه تبر

 

زن مستتر در واژه هاست

و شروعی زیبا

*سه درخت بودیم/ قرمز /پاییزی نه/ فقط قرمز*

شروعی روایت گریز با نماد درخت که زندگی است و حیات ، و می دانیم که مادر طبیعت است که  زایش و پرورش از اوست .

شاعر در شعر لحن اعتراضی و حماسی خود را نشانه داده است در حمایت از زن و فمنیستی  او در سطرها عیان است . آمده تا با زبانی رسا از بی عدالتی ها بگوید .

استفاده از ناتورالیسمی مدرن در سطرها و پیوند مکان ها با رعایت پاگردهایی به جا حساسیت و ظرافت شاعر را نشان می دهد .

تاکید شاعر روی *سه بار تکرار*

*سه درخت* ، *سه بار در سه دوره* هر کدام نماد و استعاره ای است که مخاطب با همذات پنداری مطابق با اندیشه هایش برداشت می کند . اما سه درخت  را می توان اشاره به نظریه ی فروید دانست که  شخصیت انسان را از سه عنصر : «نهاد» (اید)، «خود» (ایگو) و «فراخود» (سوپرایگو) می داند و  این سه عنصر در تعامل با

یکدیگر، رفتارهای پیچیدهٔ انسانی را به وجود می‌آورند.

سه بار در سه دوره از تاریخ : اشاره به تکرار این بی عدالتی ها بین اجداد مان تا به حال ، و یا شاید تناسخ روح وتکرار مکررات این زندگی است .

*زبان سرخ انار* که گویای درد های اجتماعی و سیاسی نگفتنی مردم است.

 

سروده سوم :

سرود های کوتاه

۱/

در پناه درختیم

ببوسیم قرمزتر از شاتوت ها

لکه لکه        «ش ۱۹ ص ۳۰  / روزهای مصرف شده / امینی راد »

 

همة آن اشعاری که تحت عنوان کلی «شعر کوتاه» شناخته می‌شود، از لحاظ فرم و ساخت و زبان و آهنگ، دارای تفاوت‌های ماهوی فراوان است. برخلاف فرم‌های کهن شعر کوتاه، اعم از رسمی و مردمی، که حدود سطرها و لخت‌ها و هجاها و تکیه‌ها و قافیه‌ها و سجع‌ها در آن‌ها کاملاً روشن است، برای هیچ‌کدام از شعرهای کوتاه دوران امروز، حد و مرزی نمی‌توان رسم کرد. تعداد سطرها نیز در این شعرها، حد معینی ندارند و بین دو تا ده سطر در نوسان است. تکیه بعضی از این شعرها تنها بر ایماژ و تصویرسازی است. مبنای شاعرانگی در برخی دیگر، بازی‌های زبانی و ایجاد تضاد و ارتباط میان صورت‌های واژگانی است. و در تعداد دیگر از شعرهای کوتاه، از مضامین غافلگیرانه و نکته‌پردازی‌های شاعرانه برای اعجاب خواننده بهره گرفته شده است. دیده می‌شود که شاعر گاهی از همة این تکنیک‌ها در شعرهای کوتاه خود استفاده می‌کند و همین امر، تبیین و تعریف این نوع شعر را در شعر امروز با دشواری مواجه ساخته است(قدرت‌الله ذاکری؛ وبلاگ ژاپن سرزمین آفتاب و احترام، ۵/آذر/۱۳۸۶

در این شعر مثل دیگر شعرهای کتاب تصویر و بازی زبانی حرف اول را می زند .

تصویر دو عاشق در پناه درخت که بوس های سرخی چون شاتوت از هم می طلبند .

لکه لکه همین کلمه و تکرار آن تصویر را به مکرر در جلو چشم خواننده می رقصاند که این از اهداف و تکنیک های زبانی شاعر است .

 

۲/

آخرین برگ که بیفتد

تو نیایی

تنهایی اکلیلی برق برق می زند

«ش  ۲۵ ص ۳۹ / روزهای مصرف شده / امینی راد »

 

وباز همین آرایه ها تصویر و تکرار ، در تنگنای دلتنگی ، همچون آخرین تصویر افتادن برگ از درخت و اندوه درخت برای فقدان برگهایش ، شاعر تنهایی عریان خودش را همچون بارقه های کوچک و بی جان دانه های اکلیل  در تاریکی شب های خود می بیند .

وجه تمایز این شعر سطر آخر است که کوبشی و روایت گریز است و مخاطب را غافلگیر می کند و شباهت اکلیل با درخت در شب تنهایی هاست .

همان طور که تنه ی عریان درخت زیر نور آسمان برق می زند .

 

 

پایان

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”