پیرامون شعر جهان دیجیتال، یادداشت اختصاصی سید علی صالحی، شاعر و نویسنده معاصر است. او را پایه گذار جریان موج ناب و شعر گفتار در شعر معاصر ایران و یکی از دبیران اصلی کانون نویسندگان ایران می دانند. صالحی یکی از چهرههای مطرح و شناخته شده در شعر معاصر فارسی است. او در این یادداشت خود، به مسئله شعر و جهان دیجیتال و رابطه شعر با جهان و رسانه های دیجیتال پرداخته که به صورت اختصاصی در گوهران منتشر شده است:
پیرامون شعر جهان دیجیتال
سید علی صالحی | جهان مجازی … جهان چند چهرهگی ست. رسانههای رایگان، شعر دیجیتالی را رواج داده است. نخستین خروجی شتابزده این ایین هاری از دلالت، عدم اعتماد به کیفیت کلماتی است مه در همچینیی و همگرایی خود، صاحب متنی میشوند که از حیث بصری «شعر» دیده میشوند. گفتم «رایگان» … به این معنا بگیرید که هر کسی آزاد است تا تجربههای مایل به منشات معمولی خود را در قواره شعر در معرض ممکنات قرار دهد، چند چهرگی نظام اینترنت در جهان شعر، مخاطب عام را در قضاوت خود دچار سردرگمی میکند.
شعر در جهان دیجیتال، جنگ با آسیابهای بادی در توفان ظلمت است. همه و همه سربازان به گونهای بیچشم و بیدید، به جوانبی یورش میبرند که سیبل نه ابزار است و نه هدف. تنها قلع و قمع خویش است. اینترنت و همین امکان جادویی بزرگترین انقلاب بشری تا امروز است. نجات بخش است، نیمی حیرت و نیمی لذت است، او که به انکار این عطیه برخیزد، از عشیره هیولاست، اما مجبورم به همان حکایت اشباع شده و ناچار «چاقوی دو لبه» اشاره کنم. لبه تیز اینترنت (در خلاقیتهای فردی و به دور از نقش عادلانه جمع و گروه) محلی برای «ویرانی واژهها» و در نتیجه تولید گلهوار شبه شعر است.
بگذارید به حاشیه برگردمو در گذشته دو پدیده مهم در رشد و تولید شعر ناب نقش مهمی داشتند:
تربیت غیر مستقیم شاعر از طریق مطبوعات
تربیت مستقیم شعر از مسیر کارگاههای شعر
این «بوده» به چه معناست؟ ساده است: مسئول صفحات شعر مجلههای معتبر و رسانههای مکتوب چه کسانی بودند (از دهه چهل تا دهه هفتاد): احمد شاملو، نصرت رحمانی، فریدون مشیری، جواد مجابی، منوچهر آتشی، نادر نادرپور و همه غولها و در واقع داوران فنی، کاردان، خلاق و عادل آن ایام تا نسل نوری علاء، سپانلو و غیره و این عصر نهایی (پیشا اینترنت) مجله «آدینه» و «دنیای سخن» …، چنین فضایی، یعنی سختگیری مطلق و هدایت نسبی. شاعر جوانی که شعر فرستاد و از پس سالها تکرار، سرش به سنگ میخورد، خود را دوباره باز میساخت. نوعی رقابت بی نظیر که باعث میشد نوابغ شعر خود را بالا بکشند، به این معنا که اگر مثلا شاملو شعر جوانی را در مجله خود منتشر میکرد، بی هیچ تردیدی به معنای تثبیت اولیه او بود، هم اگر کسی میان راه میبرید و به محاق در میغلتید، خوب رنج راه و شرایط به او فرصت پیگیری خلاق نداده بود، این شیوه، راه درستی بود که در عمل به جواب رسید، محلی ممکن برای دویدن در پی دانایی شعر. در باب تربیت شعر، کارگاههای معدود و محدود وجود داشت و دارد. در این کارگاهها شاعر تربیت نمیشود، شعر تربیت میشود. عمر کارگاههای شعر، بیش از هزار سال است. اما همواره پراکنده، همواره اندک، همواره زیر فشار. در کارگاههای شعر با نقد فنی، هدایت و تزریق دانش و تکرار تجربه، نخست شعر به «پاکیزگی» میرسد و شاعر در حاشیه این شسست و شوها، در زبان، منزه میشود. تقویت خلاقیت رخ میدهد.
هر دو جهان «شعر مطبوعات» و «شعر کارگاهی» جهانی یک چهره، صاف، صریح و بی ریا و خطاست. آیا شعر دیجیتالی، از چنین بختی برخوردار است. نهایت قضاوتهای عملی و موثر در دنیای شعرهای اینترنتی و دیجیتالی «تعارفات دوستانه» و «اثر غیر نقادانه» است که به نوعی توهم و نارسیسم نامردار برای صاحب متن ایجاد میکند. نوعی خودباوری بی پشتوانه ایجاد میکند که سرانجامی جز نومیدی و افسردگی ندارد.
آیا میتوان در مجلههای ادبی – اینترنتی، یا آثار دیجیتالی شعر، مسیری را طی کرد که شباهت نزدیکی به مطبوعات جدی داشته باشد؟ چرا نمیشود؟ میشود. البته اگر شاعر و شعر شناس قدری بر آنها نظارت عادلانه و هدایت منصفانه داشته باشد. و اگر نه، لااقل، یک شورا، یک گروه حرفهای سرپرستی این رسانههای غیر ملموس را بر عهده بگیرند. در جامعه امروز ما ممکن است؟ ممکن است حتما، تنها هزینه دارد. آن هم انواع هزینه. همین قبول پرداخت انواع هزینه، البته کار را دشوار میکند.
رویکردی از این دست قطار کلمات را به مسیر درست تاریخی خود بر میگرداند. شعر دیجیتالی سرانجام در همین جهان خاص خود به آن درجه بلوغ و قابل اعتماد دست خواهد یافت. جامعه ما در حال تمرین است. آزمون و خطا، یعنی همین. در دنیای لذت آفرین دیجیتال، کلمه هست، نور هست، موسیقی هست، تصویر، صدا، حرکت، هوش، عشق… تنها باید یاد بگیریم، از افراط بگریزیم، تلفات هم هست. مهم آن افق مقابل ماست که تصورش کار دشواری نیست. و البته یکیی از حسنها شعر دیجیتال همین، عبور از سایه سار سانسور است. دیکته… بی دیکته… فعلا دریاوار… روبه پیش، این یعنی تورنادویِ ترانگی.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”