ریتم آهنگ

پیتر بروگل خالق پرتره های بی جان

پیتر بروگل خالق پرتره های بی جان

پیتر بروگل(۱۵۶۹-۱۵۲۵) نقاش هلندی دوران رنسانس است که به جهت نقاشی مناظر طبیعی و زندگی روستایی شهرت دارد(نقاشی طبقاتی) از آن جایی که اکثر اعضای خانواده بروگل نقاشان شهیری گشتند برای متمایز کردن پیتر بزرگ به او لقب بروگل روستایی داده اند. شواهدی موجود است که او در بردا متولد شده و پسر یک روستایی بوده که در دهکده بروگل می زیسته است. بروگل پس از آن که در اوان زندگی توانایی و استعداد اعجاب آمیزش را در نقاشی نشان داد به شاگردی پیتر کوئکه فن الست در آمد و سپس با دختر او مایکن ازدواج کرد. او مدتی را در فرانسه و ایتالیا گذراند و سپس به انتورپ رفت و در آنجا به سال ۱۵۵۱ به عنوان استاد به عضویت انجمن نقاشان در آمد. بروگل خیلی زود بار سفر بست و راهی ایتالیا شد سپس به انتورپ بازگشت اما ده سال پایانی زندگی را به طور مداوم در بروکسل به سر برد. او در هنگام مرگ دو فرزند داشت پیتر بروگل جوان و یان بروگل بزرگ که هر دو نقاشان بزرگ و تحسین برانگیزی از آب درآمدند از آنجایی که فرزندان بروگل در زمان مرگش بسیار کم سن و سال بودند به نظر می رسد که آموزششان بیشتر بر عهده مادرشان که خود نیز یک نقاش بود صورت گرفته باشد.
هنر بروگل آخرین مرحله در پیشرفت نقاشی سنتی هلند است که با یان ون ایک در قرن ۱۵ آغاز شد. این سنت انتزاع هنر قرون وسطا را به یک دید تجربی از واقعیت تغییر داد. بروگل به صراحت تاثیر هنرمندان ایتالیایی رنسانس و تعابیر کلاسیکشان را که بر آثار اکثر نقاشان هم دوره اش غالب است رد کرد. به جای موضوعات اساطیری، بدن های عریان و صحنه های شاعرانه، هنر بروگل صحنه هایی از طبیعت را به تصویر می کشد که خارج از قواعد واقع نمایی در عصر بروگل می نماید. برخلاف بسیاری از نقاشان، پیتر بروگل به دلیل عدم تمایل به ستایش شخص خود به ندرت نقشی از خود تصویر کرده است و این کار را برای شناسایی چهره هنرمند مشکل می نماید. هر چند که به طور کاملا اتفاقی ممکن است تصویر مردی عادی در گوشه تابلوهای او ببینید که به نظر می رسد خود نقاش باشد. از جمله در تابلوی نقاش و مشتری که به شکل واضح تری به نقاش پرداخته شده است.
کارهای اولیه بروگل چشم اندازهای طبیعی بودند، علاقه ای که در سرتاسر عمر پا بر جا ماند. تعدادی از نقاشی چشم اندازهای افق که در سفر ایتالیا کشیده بود توانایی منحصر به فرد او را در به تصویر کشیدن تغییرات فصلی و کیفیات جوی طبیعت نشان گر است. همین شاخصه ها در آثار متاخر او نیز به چشم می خورد از جمله در "چشم انداز زمستان با یک دام پرنده"(۱۵۶۵)
مردم در برف و یخ ها مشغول شادمانی هستند؛ حال آن که کمی آن طرف تر پرندگان در کنار دری که به عنوان تله کار می کند به وضع رقت باری گرد آمده اند. از آنجا که بسیاری از پرندگان به بزرگی مردم عادی در نقاشی تصویر شده اند برخی این اثر را نه تنها نمایش یک چشم انداز زمستانی تفسیر کرده اند بلکه عنوان می کنند که در وهله اول اثر به بیننده در مورد خطرهای مدوام محیط پیرامون هشدار می دهد!
پس از بازگشت به انتورپ در ۱۵۵۵ بروگل کارش را با گراور زدن برای انتشارات هیرونیموس کوک ادامه داد. برخی از آثار او در این دوره چشم اندازهای طبیعی است اما بقیه آثار به طور روشنی نشان دهنده تلاش بروگل بر نقاش بزرگ و مشهور پیشین، هیرونیموس بوش است.تصاویر عظیم و خارق العاده و کوتوله های دیواسا در سری "هفت گناه مرگبار"(۱۵۵۷) در همین راستاست. همچنین است "سرزمین کوکین"(سرزمینی افسانه ای سرشار از لذت و آسایش) که به سال ۱۵۶۷ به تصویر درآمد. یک نقاشی چشم گیر از مردی نیمه هشیار که با پوستینی قهوه ای به پشت لمیده در حالی که مشخص است مقدار زیادی غذا خورده و شاید مقداری هم آبجو!
در اواخر دهه ۱۵۵۰ بروگل شروع به کار بر روی یک سری تابلوهای بسیار عظیم با ساختی پیچیده کرد تا با کمک آن بتواند گوشه هایی از زندگی ملت فلاندر را به تصویر کشد. اولین نمونه این آثار یک پرتره دانشنامه وار از "ضرب المثل های هلندی"(۱۵۵۹) رایج بود که با "مبارزه میان کارناوال و روزه" (۱۵۵۹) و "بازی های کودکانه"(۱۵۶۰) ادامه یافت.
شاخصه تمام آثار بروگل نگاه دقیق به سرشت انسانی، لطافت فراگیر، و نشاط تصاویر روستایی اوست. این تصاویر با وجود سادگی در ترکیب رنگ در توصیفشان از زندگی خشن روستایی و تلاش برای بقا بی نظیر هستند. مثال های متاخر و کامل تر آثار روستایی او شامل "رقص روستایی" و "عروسی روستایی" است(هر دو ۱۵۶۸). در طی دوران زندگی بروگل او علاقه شدیدی بهع زندگی ناملایم کشاورزان پیدا کرد، کشاورزانی که تا آن زمان در آثار او به نوعی "تحمل می شدند" در "رقص روستایی" به ناگاه در جامه قهرمانان درآمدند.
پژوهشگران هنری جدید برخلاف گذشتگان که آثار بروگل را تنها نمایه هایی ساده از سنت ها و چشم اندازهای معمولی که توسط نقاشی روستایی خلق شده می دانستند، بروگل را به لحاظ محتوا نه فرم صرف نقاشی با درک بالای هنری می دانند همان طور که آبراهام اورتلیس می گوید:
"آن نقاشانی که تصاویر دل نشینی در سال های طلایی زندگی شان خلق کرده اند،و به دنبال فرانهادن سوژه تصویر شده به فراتر از مرزهای رمز و راز بوده اند و یا ظرافتی را که در تخیلات آزادشان دیده اند را در تمامی سطوح اثر بپراکنند، به مدل هایشان خیانت کرده اند و بنابراین از پروراندن زیبایی حقیقی آنها عاجز مانده اند. بروگل ما از این عیب بری است."
آثار بروگل به طور وسیع و حتی گاه بسیار متضادی به اعتقادات متفکران مذهبی مختلفی نسبت داده شده، از ستیزه میان کاتولیک ها و پروتستان ها، تا به سلطه سیاسی اسپانیا بر قسمت هایی از اسکاتلند و حتی از برابری های بارز تا تبعیضات دراماتیکی که توسط جامعه فلاندر زبان مطرح می شد.
برای نزدیکی بیشتر با آثار بروگل نباید این نکته را نادیده بگذاشت که بروگل در دوران خطرناکی می زیسته و لازم بوده تا در پناه "طنز تلخ" به ابراز عقاید پرداخت همان طور که به طور بسیار زیبایی در آثار او بارز است.
بروگل در بروکسل می زیست که دوک آلبا نیروهایش را در آگوست ۱۵۶۷ وارد شهر کرد. دوک توسط فیلیپ دوم ،پادشاه اسپانیا، که استان های هلندی در سلطه او بودند فرستاده شده بود. دستور فرماندهان وادار کردن پروتستان ها به بازگشت به مذهب کاتولیک بود؛ در طی سالیان فیلیپ بسیاری را در مناطق تحت سلطنتش به مرگ محکوم کرده بود. این فشارها در نهایت منجر به جنگ های هشتاد ساله ای شد که منجر به تشکیل بلژیک کاتولیک در جنوب و هلند پروتستان در شمال شد. این سال ها نشانگر عمق فاجعه و عدم توانایی جهت بیان صریح اعتقادات هنرمندانی چون بروگل است.
بدون شک نقاشی نیز همانند نویسندگی فن قرائت می طلبد؛ فقط نقاشی سطر به سطر نیست بلکه انتقال نگاه از جایی به جای دیگر است. در آثار بروگل بالاخص در تابلوهای پیچیده اش ترکیب تضاد و تناقض دیده می شود و این همان وصل کردن رویا به زندگی روزمره است. بعد دیگر آثار بروگل جنون است. نقش جنون در دوره زندگی او حیاتی است. انسان در کلیتش معرفی می شود. از نظر معنوی توخالی است. نه قشری است و نه روشنفکر. زنان با آزادی تمام و به میل خود، به تن فروشی دست می زنند. برای نشان دادن ترس و نفرت لزومی برای ترسیم جهنم نیست. برای خودکشی از سول(اولین پادشاه یهود)، برای شکنجه دادن از مسیح، برای کشتار جمعی از بی گناهان در تابلوهای نقاشی الهام گرفته شده است.شهوت انسان در تابلوی "برج بابل" نقش بسته. ولی ناگهان در وسط "طوفان سیل آسا" خود را زیر آسمان داغ سرگردان می یابیم و حتی خود را با "بازی های کودکانه" سرگرم می بینیم. بروگل جزئیات را با تمام دقت نقش می زند. در تابلوها رنگ های متضاد و صحنه های ناموزون می بینیم ولی به لطف آگاهی نقاش به ترکیب رنگ ها ، هیچ گونه ناهماهنگی در آنها به چشم نمی خورد.(با توجه به عدم پرسپکتیو که در آن زمان طبیعی بوده است.) ناپایداری ترکیب شگفت آور است،‌ناپایداری که نقاش در حرکات جمعی یا فردی نشان داده است نمود زیبایی است از سطوح و جایگاه دید نقاش، هنرمندی از جنس مردم، آشنا با پیچش های زندگی که بی اعتنا نیست و دغدغه های "انسان" را فریاد می کند.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”