ریتم آهنگ

جی اف کی ، سینمای سیاسی

جی اف کی ، سینمای سیاسی

JFK « اولیور استون » یک فیلم متقاعدکننده سیاسی-تبلیغاتی است. فیلم بخشی فیلم‌پلیسی، بخشی مستند، بخشی انتقادی است که تصاویر آشفته و بحث برانگیز خود را به همان اندازه که مرهون استایل بی‌پروا تلویزیون است، از اساطیر فیلم « کاپرا » نیز بهره‌مند است. فیلم که متمرکز بر جنگ یک وکیل بر تحقیقات در مورد یک قتل است، ترکیبی دراماتیک و تصویری از « آقای اسمیت به آمریکا می‌رود » و « تحت تعقیب‌های آمریکا » است، کلاژی زنده و جذاب از تاریخ، فرضیه‌ها و حدس‌های جسورانه که در آن « استون » به جستجوی سال‌های اعجاب برانگیز ما می‌رود.

    فیلم با صراحتی انکار نشدنی به ما می‌گوید که آمریکا پس از ترور رئیس جمهور جان اف. کندی در دالاس در 22 نوامبر 1963 به سمت شکوه و آینده‌ای آرام قدم برداشته بود. بعدازظهری آفتابی بود که زوج اول آمریکا (آقای رئیس جمهور و همسرش)، بی‌توجه به خطر احتمالی برای جمعیت دست تکان می‌دادند. بعد از سه، چهار، شش گلوله مشعل خونین شده بود و نور برای همیشه از شهر افسانه‌ای کملوت بیرون رفته بود. هر چند مدارک خلاف هم موجود باشند، این موضعی است که استون با قاطعیت گرفته است و او این را با صراحت و صداقتی زننده و تقوا و راستی‌ای چشمگیر بیان می‌کند.

    فیلمنامه که توسط « استون » و « زاکاری اسکلار » نوشته شده است تا حد زیادی بر اساس « بر مدار قتل » نوشته « جیم گریسون » و « شلیک متقابل: طرحی که کندی را کشت » از  « جیم مارز » است اما از یافته‌های سایر محققین هم در نوشتار فیلمنامه استفاده شده است. با نقل و قول کردن از هر کسی؛ از شکسپیر تا هیتلر، برای تقویت کردن کردن کلامشان؛ استون و اسکلار یک جایگزین قابل توجه و جذاب به جای نتیجه گیری « کمیسیون وارن » (کمیسیونی که به دستور رئیس جمهور جانسون برای تحقیق درمورد قتل رئیس جمهور جان اف. کندی) تشکیل شده بود) اراده می‌دهند. یک تریلر مهیج و پارانویید گونه که در آن مجموعه‌ای از جاسوسان، مخبران، کمونیست‌ها، و مبارزان آزادی کوبایی دیده می‌شوند این فکر را در ذهن می‌گذارد که تمامی این‌ها توسط « رابرت لودلوم » اندیشیده شده‌اند.

    بازی متوسط « کوین کاستنر » در نقش وکیل منطقه نیوارلئانز، « جیم گریسون » که ظاهرا اعتبار فیلم هم هست، کلید تعدیل موضع گیری‌های کارگردان است. وکیلی که کاستنر نقشش را بازی می‌کند جلوه‌ای از مردی است که درست به همان اندازه کشاورز آیووا در فیلم « مزرعه رویاها » آشفته است. در اینجا هم مانند آن فیلم، ماموریت او نجات ارزش‌های از دست رفته آمریکاست- نه با ساخت یک زیمن بیسبال در مزرعه ذرت بلکه با به محکمه آوردن متهم. شاید کاملا در نقش گریسون فرو نرفته باشد اما او در « رقص با گرگ‌ها » ثابت کرده است که آنقدر قابل است که سه ساعت با او گذران کنیم.

    فارغ از کاستنر،  اعضا سازنده JFK شامل تمام هواداران لیبرای هالیوود می‌شود به استثنا « جین فوندا ». کهنه‌کارانی مانند « جک لمون »، « اد آسنر »، « دونالد سوثرلند » و « والتر ماتهو » به ترتیب نقش‌های قمارباز، کاراگاه، مامور مخفی و سیاست‌مدار مکار پیر را بازی کرده‌اند. « سیسی اسپاسک »  هر آنچه در چنته دارد را برای بازی کردن نقش زن گریسون که تنها وظیفه‌اش یادآوری شام به قهرمان داستان است، رو می‌کند. « جان کندی » نقش توجه برانگیز وکیلی که دوست گریسون است را بازی می‌کند اما با این وجود « جو پشی »، « تامی لی » و « کوین باکن » توجه‌برانگیزترین قسمت‌ها را بازی می‌کنند.

    « گری اولدمن » حضوری « بری باد » مآبانه در نقش « لی هاروی آزوالد » که با وجود مدارک تبرئه شده است را بازی می‌کند. « برایان دایل-موری » تقریبا « جک رابی » می‌شود، همان گانگستر اهل دالاس که به آزوالد شلیک می‌کند.

    استون درست به همان اندازه که درمورد چگونگی انجام حرف دارد، در مورد «کسی که انجام داد» هم حرف دارد. با پیدا کردن اینکه چه کسی بیشترین منفعت را می‌برد، به یکی از مخاطبین پنهان گریسون می‌رسیم که نه تنها پرده از راز که چه کسی و چرا مرتکب قتل شد، بر می‌دارد؛ بلکه از راز چگونگی به ثمر رسیدن قتل و نحوه آن نیز، پرده برداری می‌کند. نکته استون این است: «جنگ بزرگترین تجارت آمریکاست.» و در این نسخه از تاریخ، کندی با برنامه‌ریزی جهت بیرون آوردن نیروهای نظامی آمریکا از ویتنام، ماشین جنگ و کستار را تهدید کرده است.ولی هر کس که سعی در اثبات این نکته داشته باشد – گریسون که به استون ارجاع دارد – توسط سایه ترسناک حکومت سلب اعتبار می‌شود. صرف پارانویید بودن به این معنی نیست که آن‌ها علیه شما توطئه نمی‌کنند.

    JFK که یک تلاش بیهوده دیگر برای بیرون راندن کابوس از ویتنام است، بهترین و احساسی‌ترین فیلم استون از زمان « جوخه » است. به مانند مرثیه بی‌رحمانه این فیلم زنجیرهای روحمان را بسیار غم‌‌انگیز، مانند روح مارلی، تکان می‌دهد. در این فیلم استون، از چاه پشیمانی ملی که به خوبی ساخته شده است آب برمی‌دارد و تصاویر حزن‌انگیزی که هزاران بار دیده‌ایم را هزار بار دیگر نشانمان می‌دهد. برخی از آن‌ها مانند تصویر خانه « آبراهام زاپرودر » واقعی هستند و برخی دیگر مانند تصاویر کالبدشکافی گرافیکی‌اند. همه این تصاویر در کالئیدوسکوپ فوق‌العاده استون که وسیله‌ای است که حقیقت را با آینه‌ها خم‌ می‌کند و باز می‌نمایاند، می‌بینیم

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”