ریتم آهنگ

هکتور برلیوز

هکتور برلیوز

هکتور برلیوز

لوئی هکتور برلیوز (11 دسامبر 1803 – 8 مارس 1869) آهنگساز فرانسوی، از چهره‌های تأثیرگذار در موسیقی دوره رمانتیک، و از بهترین رهبران ارکستر در زمان خود و منتقدی کارآزموده در موسیقی بود.

برلیوز در سال 1830 جایزه رم را کسب کرد و برای آشنایی با موسیقی ایتالیا رهسپار آن کشور شد. در آنجا آثاری چون اوورتور شاه لیر وله لویه را نوشت.

 

از سمفونی‌های او می‌توان به سمفونی فانتاستیک و هارولد در ایتالیا، که به سفارش نیکولو پاگانینی، آهنگساز بزرگ ایتالیایی نوشت، اشاره کرد.

برلیوز زمانی توانست خود را وقف موسیقی کند که بیست سال از عمرش می گذشت. پدرش که پزشک بود او را برای تحصیل طب روانه پاریس کرد، اما برلیوز  با دیدن اتاق تشریح «از وحشت بر خود لرزید» و با رها کردن تحصیل طب و پرداختن به موسیقی، پدر و مادرش را مبهوت ساخت.

برلیوز در بیست و سه سالگی مجذوب آثار شکسپیر و نیز عاشق بی قرار بازیگر آثار او هریت اسمیتسن شد و چنان نامه های تب آلود و شوریده ای به هریت نوشت که او با تصور جنون نویسنده آن ها از دیدارش سر باز زد. برلیوز رنجیده نوشته است: «اگر او می توانست فقط برای یک لحظه شاعرانگی و بی کرانگی چنین عشقی را درک کند، به آغوشم پر می کشید.» اما در عوض، هریت اسمیتسن  بی آن که برلیوز را دیدار کند پاریس را ترک کرد. نوبت پاسخ هریت به عشق برلیوز بعدها فرا رسید.

برلیوز در 1830 برای تجسم «سودای بی پایان و سیراب نشدنی» خود سنفونی فانتاستیک را آفرید. هنگامی که پس از دوسال به پاریس بازگشت، به برپایی کنسرتی پرداخت که در آن سمفونی فانتاستیک را به شنوندگان معرفی کرد و هریت اسمیتسن نیز در میان شنوندگان این کنسرت بود و دریافت موسیقی برلیوز تجسم بخش او است: احساس کرد تالار دور سرش به دوران افتاده؛ هیچ نمی شنید و در رویا غوطه ور بود. روز بعد، آن دو با یکدیگر دیدار و یک سال بعد ازدواج کردند. اما افسوس که در خیال و وریا بیشتر کامیاب بودند تا در واقعیت و پس از چندسال از یکدیگر جدا شدند.

بیان شوریده، آتش درونی و نامنتظره بودن از جمله ویژگی‌های حاکم بر موسیقی برلیوز هستند. کیفیت صوتی و موسیقی برلیوز در دوره رمانتیک از برجستگی و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. موسیقی او دربرگیرنده تضادهای زیاد و ناگهانی میان رنگ صدای زیر بادی‌های چوبی و زهی‌های بم، نوای پرآشوب سازهای بادی برنجی و کوبه‌ای است. پویایی موسیقی او همواره در آن‌ها در نوسان است و تمپو در آنها بارها تغییر می‌کند.

 بیشتر آثار هکتور برلیوز به صورت تک‌خوان یا همراهی گروه کُر سروده شده‌اند. سمفونی فانتاستیک، یکی از سمفونی‌های معروف اوست که در سال 1860 آن را سرود. ایده تصنیف این سمفونی از منظومه فاوست گوته به ذهن برلیوز خطور کرده‌است که نتیجه آن ساخت این سمفونی شده‌است.

از سمفونی های معروف برلیوز می‌توان اشاره کرد به سمفونی دراماتیکش به نام رومئو و ژولیت که برای ارکستر کر و تک خوان ها ساخته شد و یا افسانه‌ی دراماتیک او، نفرین فاوست، که در واقع آمیزه ای از اپرا و اوراتوریو است. برلیوز سه اپرا ساخت: بنونوتو چلینی، تروایی ها، بئاتریس و بندیکت. برخی از آثارش مانند رکوییم بسیار طولانی و عظیمند.

آثار مهم دیگر او

هارولد در ایتالیا، سمفونی

رومئو و ژولیت، سمفونی

بِن‌وِنوتو چلینی، اپرا

تروایی‌ها، اپرا

بئاتریکس و بندیک، اپرا

واپسین سال های عمر

موسیقی نامنعارف برلیوز خشم مسئولان ارکستر تالار اصلی اپرای پاریس و نیز عامه شنوندگان کنسرت را بر می انگیخت. برلیوز برای شنیدن آثارش ناگزیر از برگزاری کنسرت به هزینه شخصی شد و کارهایی از قبیل اجاره تالار و گرد آوردن نوازندگان و .. وی را از نظر مالی، جسمانی و احساسی در هم شکست. در پنجاه و چهار سالگی نوشت: «هر موسیقی که راهی جز راه هموار و از پیش تعیین شده پیش گیرد، در نظر این مردم پریشان و جنون آمیز است.» اگرچه او هنوز 1200 تن هواخواه داشت که وفادارانه بلیت کنسرت هایش را می خریدند.

او برای تامین زندگی خانواده اش به نوشتن مقاله های موسیقی در روزنامه ها رو آورد.

آثار وی آن سوی مرزهای فرانسه بیشتر اجرا می شد.

هکتور برلیوز در واپسین نامه‌ای که نگاشته‌است، در آن ذکر کرده‌است که ندانم‌گرا است. هرچند که در دانشنامه کاتولیک قید شده‌است که او کاتولیکی باورمند بوده که نتوانسته تا پایان بر ایمان کاتولیکی خود بماند.

واپسین سال های زندگی برلیوز تلخ و ناگوار بود. منصب های مهم در رهبری ارکستر و عنوان های افتخار آمیز فرهنگستان پیوسته از او دریغ می شد. در واپسین شش سال حیات آثاری بسیار اندک آفرید و شصت و پنج ساله بود که درگذشت.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”