بیوگرافی ریچارد اودون
دوران کودکی
ریچارد آودون که در شهر نیویورک به دنیا آمد، که خانواده و دوستان همیشه او را «دیک» میشناختند، پسر پدر و مادری یهودی-روسی، جیکوب و آنا اودون بود. مواجهه او با مد و عکاسی از سنین پایین شروع شد. از آنجایی که پدرش صاحب یک فروشگاه ویژه لباس زنانه در خیابان پنجم بود، او اغلب زمانی که نمایندگان مجلات مد لوکس مانند هارپرز بازار، ونیتی فیر و ووگ هر ماه برای بحث در مورد مد به آنجا می آمدند، حضور داشت.
پدر آودون در پرورش علاقه روزافزون او به عکاسی - به ویژه عکاسی مد - نقش بسزایی داشت. یکی از اپیزودهای دوران کودکی او با یادآوری تأثیر اولیه پدرش بهویژه برجسته شد: "یک روز عصر من و پدرم در خیابان پنجم قدم میزدیم و به ویترین مغازهها نگاه میکردیم. جلوی هتل پلازا، مردی طاس را دیدم که دارای اودون به یاد می آورد که دوربین زنی بسیار زیبا را مقابل درخت ژست گرفته است. او سرش را بلند کرد، لباس او را کمی تنظیم کرد و چند عکس گرفت. بعداً، عکس را در هارپرز بازار دیدم. نفهمیدم چرا او او را با آن درخت گرفتم تا اینکه چند سال بعد به پاریس رسیدم: درخت روبروی میدان همان پوست پوست کندهای داشت که در سرتاسر شانزه لیزه میبینید. آن لحظه تعیینکننده و تصاویر همراه، حس عظمت مد لباس، ارزش عکاسی و اینکه چگونه محیط میتواند بهطور غیرقابل حذفی در تأثیرگذاری تصویر نقش داشته باشد، به عکاس جوان جوان القا کرد.
او که به دوربین Kodak Box Brownie خود مجهز شده بود، شروع به گرفتن عکس از خواهر کوچکترش، لوئیز، اولین مدل خود کرد. متأسفانه، لوئیز در دوران نوجوانی خود با مشکلات روانی دست و پنجه نرم کرد. او در نهایت درمان روانپزشکی را آغاز کرد و در نهایت به اسکیزوفرنی مبتلا شد.
علاقه اولیه به تئاتر از مادرش الهام گرفته شده بود که او را تشویق به هنر کرد. در سن دوازده سالگی به باشگاه دوربین عبری مردان جوان پیوست. علاقه او به شعر با علاقه مشتاق او به عکاسی رقابت کرد و او در کنار رمان نویس مشهور آمریکایی، جیمز بالدوین، شروع به ویرایش مجله ادبی و هنری دبیرستان خود کرد. آودون که در یک مسابقه شعر سراسری برای دانشآموزان دبیرستانی برنده شده بود، در سال آخر دبیرستان DeWiit Clinton به عنوان برنده شاعری از دبیرستانهای شهر نیویورک انتخاب شد.
بعد از دبیرستان، آودون به دانشگاه کلمبیا رفت و در آنجا شعر و فلسفه خواند. با این حال، یک سال بعد او کالج را رها کرد تا به تفنگداران دریایی ایالات متحده بپیوندد، جایی که او به عنوان یک عکاس - عکاس همکار درجه دوم - با استفاده از دوربین دو لنزی رولیفلکس خود، پرترههای ملوانان را برای کارتهای شناسایی نظامی خود میسازد. او از سال 1942 تا 1944 در تفنگداران دریایی بود و همچنین به عنوان عکاس برای مجله MM، The Helm که در واقع چندین پرتره ملوان او را منتشر کرد، کار کرده بود. آودون تجربه خود را نبوی توصیف کرد و توضیح داد: "کار من شناسایی عکس ها بود. باید قبل از اینکه به ذهنم برسد که دارم عکاس می شوم، از صد هزار چهره عکس گرفته ام."
دوره اولیه
پس از پایان جنگ جهانی دوم، آودون با برنامه ای برای تبدیل شدن به یک عکاس حرفه ای به خانه بازگشت. او با استفاده از برخی از عکسهایش که در The Helm منتشر شده بود، مدیر هنری بسیار تأثیرگذار بازار هارپر، الکسی برودویچ، را متقاعد کرد که به او اجازه دهد در آزمایشگاه طراحی خود در مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی در رشته عکاسی تحصیل کند. عکاسی آودون به شدت تحت تأثیر برودویچ بود، که به شاگرد جوان خود آموخت که کارهای تجاری و ویراستاری هرگز نباید خسته کننده یا پیش پا افتاده تلقی شوند. در عوض، این وظیفه عکاس بود که خلاق باشد و بدون توجه به موضوع، ایده های تازه را به عکاسی بیاورد. رابطه مربی و شاگرد بین برودوویچ و آودون در نهایت به یک دوستی وفادار و حمایتگر تبدیل شد.
در سال 1944، آودون با مدل و هنرپیشه، دو ناول ازدواج کرد و در سال 1945 استودیوی عکاسی خود را راه اندازی کرد و به عنوان یک عکاس آزاد شروع به کار کرد. با کمک برودوویچ، او توسط هارپرز بازار استخدام شد و به عنوان جوانترین عضو آن به کارکنان پیوست. در همان سال، دو تا از عکسهای او در «بازار جونیور» هارپرز بازار به نمایش درآمدند، که شروعی به کار طولانی و بسیار موفق او در عکاسی مد شد.
اوایل کار آودون با طلوع عکاسی خیابانی و اختراع دوربین 35 میلی متری مصادف شد. با این حال، او به این نتیجه رسید که عرصه عکاسی خیابانی و لحظه تعیینکننده متعلق به عکاسانی مانند هنری کارتیه برسون، لیزت مدل و دیگران است، اما با این وجود برخی از اصول اصلی عکاسی خیابانی را در آثاری که برای هارپرز بازار تولید کرده است، بهویژه عناصر خودانگیختگی و شوت صادقانه.
درست زمانی که کریستین دیور در سال 1947 در حال متحول کردن مد لباس بلند بود، لحظه ای فرا رسید که آودون از او خواسته شد تا سردبیر هارپر، کارمل اسنو، را به پاریس برای عکاسی از دومین نمایش و به همان اندازه پیشگامانه این هنرمند بزرگ همراهی کند. کار او در پاریس در آن سال که از واردات این وظیفه ترسیده بود، اما مصمم بود که اعتماد به نفسش را ایجاد کند، او را از عکاسان مد مانند هورست پی. هورست و سیسیل بیتون که رسانه قبل از او تعریف کرده بودند، متمایز کرد. اودون بعداً عصبی بودن خود را در ابتدای دریافت این وظیفه به یاد آورد. چشم انداز تعامل با مدل های معروف او را به وحشت انداخته بود. او توضیح داد: "من نمیتوانستم با آن زنان خارقالعادهای که در آن زمان مدلهای معروف بودند، روبرو شوم. اما کاری که انجام دادم عکاسی از چیزی بود که از آن لذت میبردم."
آودون یک بشقاب مد به خصوص قابل توجه را در یک میدان پاریس ست کرد و رویکرد آزادانه او انقلابی در زمینه عکاسی مد ایجاد کرد. زنان در عکسهای او از تعامل با مردان در خیابان، صحبت با مجریان خیابانی، نشستن در کافهها و اسیر شدن در میان نوشتن زنده شدند. عکس های گرفته شده در پاریس از سال 1947 تا 1949 لحظه ای را رقم زد که آودون توسط اعضای با نفوذ صحنه عکاسی مد نیویورک شناخته شد.
در سال 1949، مجله Life Avedon را مأمور ساخت مجموعهای از عکسها کرد که زندگی روزمره را در شهر نیویورک مستند میکند. یک شماره کامل از مجله به سریالی اختصاص داده می شود که برای آن 25000 دلار پیش پرداخت دریافت کرد. با روحیه بزرگانی مانند کارتیه برسون، آودون به خیابان ها آمد و این وظیفه را فرصتی برای تجربه ژانری کاملاً متفاوت می دانست، ژانری که به روزنامه نگاری نزدیکتر بود تا کارهای تجاری که او تولید می کرد. با این حال، پس از گرفتن صدها عکس، آودون به این نتیجه رسید که او به سادگی برای چنین کاری مناسب نیست. او پیش پرداخت را پس داد و نگاتیوهای خود را تا سال 1992 ذخیره کرد.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”