ریتم آهنگ

آشنایی با تئاتر شورایی 2

آشنایی با تئاتر شورایی 2

ج) شیوه ها

تئاتر شورایی را می توان به هفت شیوه یا تکنیک اجرا کرد اما در اجرای هر کدام از این تکنیکها همواره باید به سه اصل توجه داشت:

o        موضوعی (یا بهتر است بگوییم پرسشی)که در اجرای شورایی طرح می شود باید بسیار ملموس، چالش برانگیز و رفع آن به زعم معلم و دانش آموزان باید بسیار ضروری باشد.

o         برای رسیدن به نتایج مطلوب  قواعد بازی حتماً باید رعایت شوند.  

o        خود افراد مهمتر از تکنیکها هستند و تکنیکها باید در خدمت افراد باشند، نه برعکس. لذا تمام این شیوه ها را می توان و باید با شرایط، میزان درک و تواناییهای افراد تطبیق داد.

1) نمایشنامه نویسی همزمان: در این روش تماشاگران موضوع یا داستانی  را به بازیگران پیشنهاد می دهند. بازیگران می توانند آن را بداهه سازی کنند یا نمایش را بنویسند و دیالوگها را حفظ کنند. نمایش شروع می شود و تا نقطه اوج، یعنی تا زمانی که باید یک راه حل پیدا شود، ادامه می یابد. دراین موقع بازیگران کار خود را متوقف می کنند و از تماشاگران می خواهند راه حل ارائه کنند. آنان راه حلهای مختلف را به ترتیب بازی می کنند، تماشاگران می توانند مداخله کنند و گفتار و حرکات بازیگران را اصلاح نمایند. بازیگران باید به عقب برگردند و پیشنهاد تماشاگران را عملاً امتحان کنند. به این ترتیب همزمان که تماشاگران نمایشنامه را «می نویسند»، بازیگران آن را به صورت تئاتری ارائه می دهند.    

2) تئاتر مجسمه: در این شیوه از بدن برای بیان مضامین، عواطف و تمایلات استفاده می شود. مشارکت کنندگان برای انتقال موضوع انتخابی خویش با بدن خود یا دیگران «مجسمه» می سازند بدون آنکه کلامی با هم رد و بدل کنند. در این شیوه تماشاگر به شکل مستقیم تری دخالت می کند. از او می خواهند عقیدة خود را در مورد یک موضوع معین که دیگر دانش آموزان آن را انتخاب کرده اند بیان کند (موضوع می تواند مفهومی- مثلاً امپریالیسم- یا بسیار مشخص و روزمره - مانند کمبود آب در یک محله- باشد). برای این کار او باید از بدن دیگران استفاده کند و یک ترکیب با چند مجسمه خلق نماید، طوری که به وضوح گویای عقاید و احساسات باشند. بازیگر باید با بدنهای دیگران به صورتی رفتار کند که انگار او مجسمه ساز است و آنان توده ای از گِل اند. او باید حالتهای آنان را بسازد، حتی کوچکترین اجزای صورت را.

حرف زدن به کلی ممنوع است. بازیگر حداکثر می تواند با حرکات صورت منظورش را به تماشاگر-مجسمه القا کند. وقتی تصویر کامل شد، اجرای شورایی آغاز می شود: هر تماشاگر می تواند کل یا بخشی از مجسمه ها را تغییر دهد تا سر انجام تصویر کلی و مورد قبول همه به وجود آید. سپس از تماشاگر- مجسمه ساز درخواست می شود یک مجموعة دیگر بسازد تا راه حل ایده آل مسئله روشن شود. در مرحلة اول تصویر واقعی نشان داده می شود و در مرحلة دوم تصویر ایده آل. سپس نوبت «مرحلة انتقال» می رسد: اینکه چگونه می توان از مرحله ای به مرحلة دیگر رسید، یعنی چگونه می توان واقعیت را تغییر داد. این بار نیز هرمشارکت کننده تغییرات مورد نظر خود را پیشنهاد می دهد.

این شیوه را می توان به اشکال دیگری نیز اجرا کرد:

o        مجسمه هر بار با شنیدن صدای دست زدن شرکت کننده یک حرکت انجام دهد، فقط یک حرکت. به این ترتیب آرایش گروه مجسمه ها طبق تمایل شخصی هر شرکت کننده تغییر می کند. 

o        از هر شرکت کننده بخواهیم تصویر ایده آل را به خاطر بسپرد و به تصویر واقعی برگردد. سپس دوباره راهی را که به تصویر ایده آل منتهی می شود طی کند. به این ترتیب یک مجموعه تصویر در حال حرکت می بینیم و این تغییرات پیشنهادی را بعداً می توانیم تجزیه و تحلیل کنیم.

o        وقتی مجسمه ساز کارش تمام شد از او می خواهیم خودش را نیز در میان تصویری که ساخته جای دهد. این باعث می شود که شخص صرفاً دیدی بیرونی از واقعیت نداشته باشد، بلکه خود بخشی از مجموعه شود و واقع بینانه عمل کند.

3) تئاتر روزنامه: در این شیوه از عنوانهای خبری روزانه در یک اجرای نمایشی استفاده می شود تا میزان «تغییر» رویدادها توسط روزنامه ها مورد بررسی قرار گیرد. با روشهای سادة زیر می توان اخبار روزنامه ها یا هر موضوع خام دیگری را به موضوع تئاتری بدل کرد:

o        خواندن ساده: نخستین تکنیک تئاتر روزنامه عبارت از خوانش خبر به صورت واضح، صادقانه و بدون تغییر و اعمال نظر است. در این روش خبر را از صفحه آرایی روزنامه جدا می کنیم و با صدای رسا می خوانیم. سپس تأثیر نوع صفحه آرایی و محل درج خبر را به صورت شورایی بررسی می کنیم.

o        خواندن ترکیبی: دو خبر را باهم می خوانیم به قصد آنکه اولی دیگری را توضیح دهد و به آن بعدی تازه ببخشد.

o        خواندن کامل: به خبر جزئیاتی اضافه می کنیم که روزنامه آن را حذف کرده است.

o        خواندن موزون: خبر را با ضرباهنگی شعری یا دِکلمه وار بخوانیم تا محتوای واقعی آن را آشکار کنیم.

o        اجرای همزمان: حین خواندن خبر، بازیگران اعمال بدون کلامی انجام می دهند که خبر را نقض و یا تکمیل می کند. یعنی همزمان به خبر گوش می کنیم و چیزی می بینیم که نه تکرارآن، بلکه مکمل تصویری آن است.

o        بداهه پردازی: به منظور بررسی قابلیتها و تنوع خبر، آن را بر صحنه بداهه سازی می کنیم

 

o        زمینه یابی تاریخی: به خبر حوادث و صحنه هایی اضافه می کنیم که همان واقعه را در زمانهای مختلف، در کشورهای مختلف و در نظامهای اجتماعی مختلف نشان می دهد.

o        تشدید خبر: خبر خوانده می شود و با آواز، حرکات موزون به کمک زنگوله، فیلم و اسلاید یا دیگر وسایل تبلیغاتی تأثیر آن را تشدید می کنیم.

o        ملموس کردن پدیده های مفهومی: آنچه را یک خبر مجرد در خود پنهان کرده، ملموس و آشکار می کنیم. این مورد مبتنی بر مرئی کردن و محسوس کردنِ واژه ها یا حقایقی خاص از طریق استفاده از تمثیل، نمادها و یا هر معادل دیگری است.

o        متن بیرون از زمینه: اجرای یک خبر بر روی صحنه خارج از – و یا در تضاد با- زمینة منتشر شدة آن.  

o        قرار دادن خبر در زمینه ای واقعی: اجرای خبر مربوط به یک وضعیت نامطلوب با اشارة واقع بینانه به شرایط ایجاد این وضعیت.   

پس از اجرای هر کدام از شیوه های فوق می توان جلسة شورایی برگزار کرد تا مخاطبان نیز نظر خود را به صورت نظری و عملی در اجرا دخیل کنند.    

4) رنگین کمان آرزو: تکنیکی است که بر موضوعات شخصی و روانشناختی تأکید دارد و به نیروهای درونی محدود کننده ای می پردازد که مانع از آزادی عمل فرد می شوند. از این حیث آن را با سایکودرام یا روان درمانگری از راه تئاتر مقایسه می کنند. موضوع آن اتفاقی است که برای فرد خاصی افتاده است اما می تواند در مورد عموم افراد نیز صدق کند. در این روش از وضعیتی فردی و درونی به دریافتی جمعی و عمومی می رسیم.

یکی از شیوه های رایج رنگین کمان آرزو «مبارزه با سرکوب» نام دارد. در این روش از مشارکت کننده ای خواسته می شود لحظه ای از زندگی را به یاد آورد که در آن ستمی بر او وارد شده اما او واکنشی به آن نشان نداده است. یعنی مخالف میل و آرزوی خود رفتار کرده است. این لحظه باید مفهوم خصوصی عمیقی داشته باشد.

سپس نقل کنندة داستان از میان شرکت کنندگان تمام کسانی را که به بازسازی آن لحظه کمک می کنند، برمی گزیند. افراد انتخابی پس از آنکه توضیح و دستورات را از بازیگر اول گرفتند، صحنه را به همان شکلی که در واقعیت روی داده است، تحت همان شرایط و با همان احساسات بازی می کنند. پس از بازسازی، از بازیگر اول خواسته می شود تا صحنه را دوباره بازی کند. اما این بار نباید ستم را بپذیرد، بلکه باید با آن مبارزه کند تا به آرزو و خواست خود برسد. دیگر بازیگران باید همان روش سرکوب را حفظ کنند. به این ترتیب فرد درمی یابد که غالباً توان مبارزه را دارد اما چنین نمی کند. همچنین به نیروی واقعی فرد مقابلش نیز پی می برد. او بر روی صحنه با انجام عملی که در واقعیت نتوانسته انجام دهد، به خودآگاهی و خودباوری می رسد و آماده می شود تا با ستمهای بعدی مبارزه کند.

 در جلسة شورایی پس از نمایش شرکت کنندگان و مخاطبان باید از این پدیدة خاص فردی به قوانین اجتماعی پشت این پدیده که تعیین کنندة آن هستند برسند.

5) تئاتر مجادله: این روش در سه مرحله انجام می شود.

o        از فردی خواسته می شود تا داستان یا موضوعی را که حاوی معضلی اجتماعی یا درون گروهی است، بیان کند.

o         بر اساس آن نمایشی ده تا پانزده دقیقه ای را که راه حل مسئله را در خود دارد، آماده یا بداهه سازی می کنند.

o        در آخر جلسة شورایی تشکیل می شود و از تماشاگران خواسته می شود عقیدة خود را درمورد این راه حل ابراز کنند.

 در نمایش مجادله شخص مراسم گردانی حضور دارد که رابط بین بازیگران و تماشاگران است و به «جوکر» شهرت دارد، اما می توان از او به «مجری» نیز یاد کرد. مجری در آغاز از تماشاگران می خواهد که پس از دیدن نمایش نظر خود را درمورد عملکرد قهرمان نمایش بازگو کنند. معمولاً نمایش مجادله به گونه ای تنظیم می شود که قهرمان آن حق یا خواسته ای دارد، اما برای دستیابی به آن درست عمل نمی کند. بنابراین تماشاگران کمابیش با راه حل او مخالف خواهند بود. پس از شنیدن نظر تماشاگران مخالف و راهکار پیشنهادی آنان، مجری تماشاگران را دعوت می کند که نمایش را مجدداً ببینند اما این بار مخالفین می توانند هر جا که لازم دیدند نمایش را با گفتن کلمة «کافیه!» قطع کنند، جای بازیگر مورد نظر را بگیرند و عمل تئاتری را در جهتی که به نظرشان درست است هدایت کنند. بازیگران دیگر باید خود را با این موقعیت جدید تطبیق دهند و در همان لحظه تمام امکاناتی را که این پیشنهاد جدید به وجود آورده در نظر داشته باشند. مداخلة هر تماشاگر نباید فقط کلامی باشد، بلکه باید برای حل معضل موجود راهکاری عملی را بر روی صحنه امتحان کند.

پس از آنکه مشارکت کننده پیشنهاد خود را عملی کرد، مجری از تماشاگران می پرسد که آیا او توانست مشکل را حل کند. در اینجا تماشاگران به تحلیل عملکرد او می پردازند، امکانات و محدودیتهای آن را می سنجند و راهکارهای مؤثرتری را پیشنهاد می دهند که بعداً امتحان می کنند.

باید اجازه داد تک تک تماشاگران تمام راه حلها را امتحان کنند و صحت آن را در عمل تئاتری آزمایش نمایند. کار تئاتر مجادله تحمیل تنها راه حل ممکن نیست، بلکه شرایط را برای کشف منطقی ترین و بهترین راه حل توسط خود تماشاگران فراهم می سازد.

با این روش افراد تشویق می شوند کاری را که در تئاتر تمرین کرده اند، در زندگی واقعی نیز به عمل درآورند.

6) تئاتر نامرئی:  در این روش صحنه ای را خارج از مکانهای تئاتری و در میان افرادی که تماشاگر نیستند بازی می کنیم. افراد به صورت اتفاقی شاهد صحنه خواهند بود و نباید متوجه شوند که این یک نمایش است. برای اجرای تئاتر نامرئی بازیگران باید کل نمایشنامه یا رویدادهای نمایشی را حفظ کنند و تمرین کافی کنند تا تمام واکنشهای مردم را در بازی و حرکات خود در نظر بگیرند. سپس در تمرینها باید تمام دخالتهای احتمالی تماشاگران را پیش بینی نمایند. تئاتر نامرئی را باید در جایی عمومی و پر رفت و آمد اجرا کرد و تمام افراد آنجا را با این حادثه درگیر ساخت. حادثه ای که اثرات آن تا مدتها پس از نمایش ادامه می یابد. بازیگران باید فضایی را برقرار کنند که حاضران نه به صورت تهییجی، عصبی و شتابزده، بلکه در کمال آرامش و به شکلی منطقی دیالوگ و یا اقدامات عملی انجام دهند تا همگی به یک دیدگاه آگاهانه از مسئله برسند. فرق این نوع نمایش با انواع نمایشهای خیابانی در این است که بازیگران نه با تماشاگرانی خنثی، بلکه با شهروندانی کنشگر روبرو هستند.  

7) تئاتر قانونگذار: این روش از احساس نیاز به «دستوری جامع» نشأت می گیرد که از تکرار پدیده های ناخوشایند در یک مجموعه جلوگیری می کند؛ دستوری که یکسویه، از بالا به پایین و تحمیلی نباشد و هر دو طرف مسؤلان و اعضای مجموعه در تصویب و رعایت آن نقش داشته باشند.

تئاتر قانونگذار در سه مرحله اجرا می شود:

o        بررسی یک پدیدة اجتماعی یا درون گروهی در یک موقعیت نمایشی

o        کشف قانون پشت پدیده به صورت تعاملی

o        تصویب و اعلام این قانون

ابتدا پس از توافق مسئولین مجموعة آموزشی در یک نشست رسمی، معضلی رفتاری یا پدیده ای مسئله ساز در قالب یک سؤال قانونی طرح و در یک پاکت رسمی به گروه تئاتری مجموعه منتقل می شود.

گروه این معضل را به روش «مجادله» و طی جلسه ای به نام «جلسة قانونگذاری» اجرا می کند. پیش از شروع نمایش «مجری» پاکتِ نامة قانونی را، که ظاهر ثابت و مشخصی دارد، در پیشگاه حضار می گشاید و محتوای آن را اعلام می کند و آنان را از دلیل اجرای نمایش آگاه می سازد. پس از اجرا، مخاطبان با مداخله های خود راه حلهای پیشنهادی را می آزمایند. در پایان «مجری» نمایش با همکاری حضار به یک جمع بندی می رسد و بهترین راه حل یا راه حلهای ممکن را به صورت قانون یا قوانینی پیشنهادی برای رفع و پیشگیری از تکرار آن معضل مکتوب می کند. این پیشنهاد یا پیشنهادات به شورای مسئولین منتقل می شود و آنان پس از توافق، بهترین پیشنهاد را ثبت و لازم الاجرا می کنند. سپس آن قانون توسط «مجری» نمایش و با حضور نماینده ای از مسئولین مجموعه در جمع اعضا رسماً اعلام می شود و دلایل انتخاب آن از میان پیشنهادات دیگر مطرح می گردد.

در مکانهایی آموزشی مانند مهدکودک ها یا مدارس پیش دبستانی، بهتر است قانون مصوب پشت کارتی رنگی مکتوب شود تا همواره با آن رنگ برای بچه ها یادآوری گردد. سپس در محلی که مرتبط با رعایت آن قانون است، نصب شود. هیچ یک از این قوانین مطلق نیست و به محض به سرآمدن اعتبار آنها، قابل تعویض خواهند بود.  

در مجموعه های بزرگتر و حساس تر بهتر است کار نظارت بر جلسة قانونگذاری، جمع بندی نظرات و انتقال آن به مسئولین توسط یک «کارشناس حقوقی» انجام گیرد. اگر مسئولین یا نمایندة آنان در جلسة قانونگذاری حضور یابند، قضاوت و تصمیم گیری آنان واقع بینانه و منطقی تر خواهد بود. و نکتة آخر اینکه بهتر است از طریق تئاتر قانونگذار مسئله هایی طرح شوند که پس از تصویب قانون برای آنها، دو طرف مسئولین و اعضای مجموعه ملزم به رعایت شان گردند تا شبهة یکسویه و تحمیلی بودن ایجاد نکنند. ناگفته پیداست وقتی رأی و نظر افراد اعتبار قانونی پیدا کند، با شور و انگیزة وافر در حفظ و رعایت آن خواهند کوشید و اعتمادی راستین بین آنان و مسئولین به وجود خواهد آمد.    

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”