دوره اسلامی
پس از انقراض آخرین پادشاه ساسانی (یزدگرد سوم) ، عصر جدیدی در فرهنگ، هنر و به خصوص معماری ایران رقم خورد.
پس از آنكه اسلام ایران را فرا گرفت، معماری ملت ما خود را با آیین جدید سازگار ساخت. به جای آتشكده های ساسانی ساختن مسجدها و منارهها برای دعوت به اسلام و نماز آغاز شد. تزئینات رایج در معماری كهن ایرانی با همه ویژگیهای خود از گچ بری و آرایش با كاشی لعابدار و غیره به معماری اسلامی ایران انتقال یافت. نقش اسلیمیهای مساجد ایران همان پیچكهای ساسانی است كه نمونه آن را در طاق بستان میتوان یافت.[9]
از آغاز گرویدن ایران به اسلام بسیاری از سنتهای ایرانی از جمله سنت معماری آن همگام با تاثیرات «بیزانس» میان حكمرانان اسلامی متداول گشت. چنانكه بسیاری از قصرهای خلفای اموی از جمله قصر «الحیر» و «مشاطه» بیش از هر چیز از اسلوب ایرانی الهام گرفته است و زینتهای آن از ایران پیروی كرده است.
معماری هر قوم و هر دوره بازگوكننده نحوه اندیشه و جهانبینی و سنتهای آن قوم است هر چه بنیادهای فرهنگی ملتی استوارتر باشد، هنر و معماری آن ملت هم استوارتر و از نوسانات كمتر برخوردار خواهد بود. هنر معماری بی شك یكی از بارزترین مظاهر تمدن هر قوم و ملت است.
بعد از ورود اسلام به ایران و سپری شدن دورههای تاریخی متعدد معماری ایرانی كم كم به شكل مدرن تری تغییر یافت كه از میان آن دورهها به دوره صفویه، قاجاریه و پهلوی میپردازیم.
دوران صفویه
دوران صفویه یكی از باشكوهترین عرصههای معماری تاریخی ایران به شمار میرود و با معماران و مهندسان كم نظیر خود سهم بسزائی را در پیشرفت معماری ایران داشته است كه ظرافت و دقت در معماری به اوج خود رسیده است.[10]از معماران و هنرپروران عهد صفویه باید شیخ بهائی را نام برد كه آثار جاویدان معماری او در اصفهان شهرت جهانی دارد و صدها معمار و مهندس گمنام دیگر در این دوره وجود داشتند كه نام برخی از آنان در كتیبه ساختمانها محفوظ است. بیشتر آثار این دوره معماریهای مذهبی هستند كه بعد از آن در دوره قاجار نیز ادامه یافتهاند. 11
ارتباط بیشتر ایران با غرب، معماران ایرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ایران را با روشن بینی و توجه خاصی با عوامل معماری غرب درآمیزند و آثاری به وجود آوردند كه از نظر هنری دلپسند باشد.
برای مثال سرسرای ورودی خانههای بزرگ در آن دوره با پلكانهایی كه از وسط این سرسرا آغاز میشود، و از پاگرد به دو شاخه در جهت مقابل یكدیگر به بالا ادامه مییابد كه تاثیر معماری كشور روسیه است و از اواسط سلطنت ناصرالدین شاه به بعد رواج یافت.
معماری خارجی با طرحهای تزئینی ایرانی از قبیل كاشیكاری، آیینهكاری و گچبری توأم شد كه گوشهای از معماری عصر قاجاریه را نشان میدهد.
ایجاد زیرزمین ها با طرحهای زیبا و پوششهای ضربی آجری، تعبیه حوضخانهها، رواج بادگیر برای خنك كردن فضاها و احداث تالارهای بزرگ با شاه نشینها و غرفهها و گوشوارهها همه و همه به صورت دلپسندتری درآمد.
ساختن بادگیرها در ابتدا ساده و فقط شامل یك دهانه هواكش مزین به كاشیكاریهای زیبا بود، سپس به تدریج مراحل كمال را پیمود. چنانكه صورت تكامل یافته آنها، دو طبقه و از چهار جهت دارای هشت دهانه هواكش است و جریان باد و هوا را از این دهانهها به داخل ساختمان هدایت میكند. در معماری كاخسازی، ساختن بادگیرهای مزین به كاشیكاری و قبه طلا در عمارت، ركنی از معماری اصیل ایرانی بوده است.
بناهای مسكونی دوره قاجار با طرحی شامل اتاق مركزی ایوان (بادوستون در برابر آن) و اتاقهای كوچكتر واقع در اطراف اتاق مركزی به صورتهای ساده یا مفصل، همه به شیوه معماری اصیل ایرانی در دورههای قدیم بوده كه در این دوره با ابتكارات جدیدتر به صورت دلچسب و نیكو تكمیل شدهاند. كاشیهای منقوش دوره قاجاریه، اغلب ناچیز و از نظر هنری فقیرند و تنها تقلیدی ناقصاند از كارهای قرن گذشته.
با آنكه ناصرالدین شاه، عدهای از نقاشان را برای تحصیل و مطالعه به موزههای رم و پاریس فرستاد و افرادی از این نقاشان در هنر خود پیشرفتی كردند اما كارگران ساده كاشیساز نمیتوانستند به خوبی از آثار آنها استفاده كنند، با این وجود به قول ناصرالدین شاه، هنر كاشی سازی «متجدد» شد.
در تهران و اطراف آن، چند نمونه مهم از معماری قاجاریه دیده میشود: یكی مقبره حضرت عبدالعظیم در شهر ری است كه بنای مقبره و گنبد طلای آن قابل توجه است. مجموعه این مكان مقدس دارای سردر و ایوان آیینه كاری رفیع و چندین صحن و گنبد طلایی و دو مناره كاشیكاری و رواق و مسجد است.
از دوره قاجاریه تیمچه و بازارهای وسیع با پوششهای خوبی در تهران و شهرستانهای بزرگ موجود است كه چه از نظر هنر آجركاری و كاشیكاری و چه از نظر وسعت دهانه طاق ها قابل تحسین و ستایشاند.
یكی دیگر از هنرهای قاجاریه، نقاشی های بزرگ بر دیوارها است؛ اگرچه اغلب در این نقاشیها، تاثیر هنر اروپایی دیده میشود، اما در كل قابل توجه است.
در زمان قاجار نقاشی دیوار جای مینیاتور را گرفت. در این دوره شیوه نقاشی فرنگی به دست ایرانیانی كه به ایتالیا رفته بودند به ایران راه یافت. 12
دوره معاصر
نخستین آشنایی گسترده ایرانیان با «معماری اروپایی» در دوره قاجار اتفاق افتاد و تمایل به تقلید و ایجاد بناهایی مشابه در میان اشراف قاجار و سپس مردم میانه حال ایجاد شد. قاجاریان از طریق عکسها و کارت پستال با معماری اروپا آشنا شدند و از این رو ساختمانهای این دوره بدون آگاهی دقیق از قواعد سبکهای اروپایی ایجاد میشدند. تحت تاثیر معماری اروپا، خلاقیتهای فضایی در معماری قاجار نسبت به سبکهای قبلی معماری ایرانی، افزایش یافت و فضاها به گشایش و سبکی بیشتری در قیاس با الگوهای قدیمی رسیدند. در سال ۱۲۴۳ خورشیدی (۱۸۶۴ میلادی) ممتحنالدوله به عنوان نخستین معمار تعلیم دیده ایرانی در اروپا، به ایران بازگشت و ساخت بناهای مهمی، از جمله مسجد و مدرسه سپهسالار و مجلس شورای ملی، به او رجوع شد. با این حال نتوانست تحول مهمی در معماری عصر خود ایجاد کند.
در اوایل دوره رضا شاه به دنبال برنامههای تجدد طلبانه، گرایشهای متفاوتی به رهبری معماران ایرانی تحصیل کرده اروپا و معماران اروپایی که از طرف دولت به ایران دعوت شده بودند در برابر معماری سنتی پدیدار شد. معماری آنان انعکاس مستقیم تحولات معماری مدرن اروپا بود.[13] آنان مصالح جدید به ویژه بتن، فولاد و شیشه و روشهای نوآورانه در اجرای سازه را جایگزین روشهای پیشین کردند. مهمترین این تغییرات، استفاده از بتن بود که امکانات بیسابقهای از لحاظ سازه و زیبایی شناسی در اختیار معماران ایرانی گذاشت. بزرگترین هدف معماران این عصر تغییر روشهای سنتی ساخت و ساز به شیوههای روز دنیا و ترویج معماری مدرن در ایران رضاشاهی بود.[14]
در سال ۱۳۱۹ دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سه رشته، از جمله معماری، تاسیس شد. در سالهای بعدی نخستین فارغالتحصیلان معماری دانشگاه تهران وارث نسل اول معماران ایرانی که همگی تحصیلکرده اروپا بودند، شدند. آنان تاثیرگذارترین گروه در تثبیت اصول و مفاهیم معماری مدرن در ایران بودند. از عوامل دیگر گسترش معماری مدرن، آغاز ساخت و ساز شهرکهای و انبوهسازی مسکونی در سالهای دهه بیست و سی خورشیدی بود. تا اواسط دهه ۱۳۲۰ خورشیدی، ساخت واحدهای مسکونی در شهرها و روستاها بیشتر به روش سنتی و با استفاده از مصالح بومی از قبیل خشت، چوب و کاهگل صورت میگرفت. اما از پایان جنگ جهانی دوم، حرکتی برای ساخت واحدهای مسکونی جدید آغاز شد که در آنها از مصالحی مانند آجر، تیرآهن و بتن به کار برده میشد. تا سال ۱۳۳۵ واحدهای مسکونی جدید چهل و چهار درصد بافت شهر ری را تشکیل میدادند و تا سال ۱۳۴۵ این نسبت به پنجاه و شش درصد افزایش یافت. در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی، گرایش به معماری مدرن از طریق ساخت خانهها و مجتمعهای مسکونی در اوج خود بود.[15]
انقلاب اسلامی
کار معماران بعد از انقلاب اسلامی ایران، طیف وسیعی از گرایشها و جنبشهای هنری را شامل میشود و سعی در سوق دادن معماری ایران به سوی هویتی آزاد دارد. گرایش اصلی معماران ایرانی در دو دهه بعد از انقلاب، معماری در راستای میراث فرهنگی و معماری سنتی ایرانی بوده است و حداقل در ساختمانهایی که زیر نظر دولت به اجرا میرسیدند، گرایش دیگری نمیتوان یافت. این معماران تحت تاثیر جنبش پست مدرنیسم کلاسیسیم درصدد برآمدند که به معماری معاصر ایران، چهرهای ایرانی ببخشند. در این مدت، سبکی که از طرف دولت حمایت شده، نیز گرایش به معماری ایرانی-اسلامی بوده است. این گرایش عمدتا در ساختمانهای مهم دولتی که پشتوانه آنها از طرف ارگانهای دولتی تامین میگردد، نمود یافتهاست. [16]
عمده دغدغه معماران پس از انقلاب، آشتی دادن سنت با مباحث و تحولات معماری مدرن بوده است که این خصوصیت بیشتر در کارها و اندیشههای فارغالتحصیلان دانشگاه تهران دیده میشود. این نقش به خاطر حمایتهای چندوجهی سران و دولتمردان نظام جمهوری اسلامی، پر رنگتر از معماران پیشگام در این زمینه است.
معماران جوان ایران، در زمینههای دیگری فعالیت میکنند. از جمله خصوصیات معماری آنان گرایش به کامپیوتر و رسانه است. این معماران همسو با جریانات معماری غرب دغدغهای جز فرار از سیطره معماری مدرن ندارند. اجتناب این نسل از معماری مدرن برخلاف اسلافشان به معنای علاقه آنان به آشتی دادن این شکل از معماری با معماری سنتی ایران نیست و از این رو میتوان آنان را نئو مدرن دانست.17 /882/ت۳۰۳/س
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”