ریتم آهنگ

آهنگسازان کلاسیک : رابرت شومان

آهنگسازان کلاسیک : رابرت شومان

رابرت شومان ( Robert Schumann ) (متولد ۸ جون ۱۸۱۰ -تسویکاو -آلمان ،فوت ۲۹ جولای ۱۸۵۶ –آلمان) یکی از مهم ترین آهنگسازان قرن نوزدهم و دوره ی رمانتیک است. او بیشتر برای آهنگسازی قطعاتی برای پیانو، لید، موسیقی ارکسترال و نوشتن نقد موسیقی معروف است. بسیاری از قطعات مشهور او، خودنگارانه هستند و تعداد زیادی از آنها  برای همسرش کلارا نوشته شده اند.

سال های ابتدایی زندگی
پدر شومان کتابفروش، نویسنده و ناشر بود و شومان عشق به نوشتن و ادبیات را از او به ارث برد. او در حدود ۶ سالگی کلاس های موسیقی خود را شروع کرد و به نوازندگی پیانو پرداخت. او در سال ١٨٢٧ زمانی که شیفته ی فرانتس شوبرت ( آهنگساز) و ژان پل ریشتر ( شاعر آلمانی) بود، قطعاتی را تحت تاثیر آنها نوشت. در سال ۱۸۲۸ به اجبار خانواده اش به تحصیل وکالت در دانشگاه شهر لایپزیش پرداخت. او در آنجا وقت خود را نه صرف وکالت بلکه صرف آهنگسازی میکرد. در همان روز ها شومان نزد فردریک ویک، معلم مشهور پیانو، به یادگیری پیانو پرداخت و آنجا بود که با کلارا ویک ،دختر فردریک، آشنا شد. در آن زمان کلارا تنها نه سال داشت اما استعداد زیادی در نوازندگی پیانو از خود نشان داده بود و شاگرد ممتاز پدرش بود.

رویای نوزانده ی ویرتوز شدن
شومان سخت کوشانه تمرین میکرد و رویای پیانسیت ویرتوز شدن را داشت. در آخر وکالت را ترک کرد و وقت خود را تماما صرف آهنگسازی و نوازندگی کرد.

در سال ۱۸۳۱ مجموعه واریاسیون های او برای پیانو ( Opus 1, the Abegg Variations for piano ) منتشر شد. پس از آن دست راست شومان دچار حادثه ای شد که باعث از کار افتادن یکی از انگشتان او شد و رویای او برای پیانیست ویرتوز شدن به پایان رسید. اما این اتفاق نه تنها باعث نشد او از موسیقی فاصله بگیرد بلکه باعث شد به طور جدی تری به آهنگسازی بپردازد. ( در بعضی منابع ذکر شده است که شومان در هنگام انجام تمرینی برای بالا بردن انعطاف انگشتان خود، به دستش آسیب وارد کرده است.)

کلارا و شومان
رابرت شومان در سال ۱۸۳۴ با زنی به نام Ernestine van Frichen نامزد کرد اما او از زمانی که کلارا ویک را دیده بود با وجود اختلاف سنی ۹ ساله ای که داشتند، عاشق او شده بود و کلارا نیز همینطور . شومان نامزدی را بهم زد اما زمانی که پدر کلارا از ارتباط آنها با خبر شد به کلارا دستور داد به این رابطه پایان بخشد و کلارا نیز از او اطاعت کرد. پس از آن شومان احساس ترد شدگی میکرد و ۱۶ ماه با کسی ارتباط چندانی نداشت. در همان زمان او فانتزی در دو ماژور( Fantasy in C Major for piano ) برای پیانو را نوشت و شروع به منتشر کردن مجله ی نوین موسیقی ( New Journal for Music , Neue Zeitschrift fur Musik )، به منظور ترویج موسیقی ناب و رویارویی آن با موسیقی بازاری کرد.

در سال ۱۸۳۷ شومان به طور رسمی کلارا را از پدرش خواستگاری کرد اما او باز هم مخالفت کرد و آن دو به دادگاه رفتند و با رای دادگاه به نفع شومان، در سال ۱۸۴۰ سرانجام او و کلارا توانستد با هم ازدواج کنند. حاصل این ازدواج 8 فرزند بود. با اینکه شومان به دلیل جراحت دست قادر به نواختن پیانو نبود اما پیانیست ماهری در خانه ی او حضور داشت، کلارا. کلار همچنین بسیاری از قطعات شومان را برای اولین بار اجرا میکرد.


رابرت شومان و کلارا ویک شومان
سال بعد از آن شومان وارد یکی از پرکارترین سال های زندگی خود شد. او در همین زمان بخش زیادی از Faschingsschwank را نوشت. نوشتن این سمفونی هم زمان با پیدا کردن دست نوشته های شوبرت ( شامل Symphony in C Major (The Great) ) در وین بود.

شومان بسیاری از قطعاتی که باعث شهرتش شدند را در همان سال های ابتدای ازدواجش با کلارا نوشت. شامل چرخه های آوازی عاشقانه ای به نام های پاک بازی شاعر (Dichterliebe ) و عشق زن و عمر زن (Frauenliebe und Leben ) و بسیاری قطعات دیگر.

سال های میانی زندگی شومان
در سال ۱۸۴۱ شومان با تشویق همسرش برای نوشتن قطعاتی در سبک های متفاوتی از کارهای پیشینش، آغاز به نوشتن برای ارکستر  کرد.

او قطعات سمفونی شماره یک در سی بمل ماژور( Symphony No. 1 in B-flat Major)  ( که سریعا توسط فلیکس مندلسون آهنگساز اجرا شد)، یک اورتور،اسکرتسو و فیناله ( بعد ها این قطعه ها با اضافه شدن ۲ موومان در سال ۱۸۴۵ به پیانو کنسرتو در لامینور تبدیل شد.)، یک سمفونی دیگر در ر مینور و یک سمفونی ناقص در دو مینور را در همان سال نوشت.

سال های پایانی زندگی
در سال ۱۸۴۳ رابرت شومان شروع به نوشتن موسیقی مجلسی کرد که بهترین آنها Piano Quintet in E-flat Major است.

در سال ۱۸۴۳ شومان بلند پروازانه ترین قطعه ی خود تا آن زمان یعنی ” Das Paradies und die Peri (Paradise and the Peri) را نوشت. در دسامبر همان سال این قطعه با رهبری خود شومان برای اولین بار اجرا شد اما به نظر می آمد که شومان مناسب رهبری نیست. او در کنسرواتوار لایپزیش نیز مشغول به تدریس شد اما به نظر میرسید که شومان مناسب تدریس هم نیست. او کم کم به جایگاه خود شک کرد و از سردبیری مجله ای که خود بنیان گذارش بود استعفا داد.

در سال ۱۸۴۴ بود که حملات عصبی شومان به طور واضح شروع شد و در کار او اختلال ایجاد کرد. او و کلارا برای زندگی به شهر دیگری رفتند و به نظر میرسید که حال او بهتر شده است. در سال ۱۸۴۵ شومان آغاز به نوشتن سمفونی شماره دو در دو ماژور کرد اما به دلیل فروپاشی عصبی، نوشتن آن ده ماه طول کشید.

شومان مدتی نیز سرپرستی موسیقی شهر دوسلدورف را نیز بر عهده داشت اما در کنترل کردن گروه کر و ارکستر ناموفق بود و مقام خود را از دست داد.

در سال های ۱۸۵۰-۵۱ او کنسرتو ویولنسل در لامینور و سمفونی شماره سه در می بمل ماژور را نوشت. همچنین سمفونی در ر مینور خود را تغییر داد و در نهایت آن را با عنوان سمفونی شماره ۴ منتشر کرد.  همچنین در این سال ها، شومان به کمک دیگر افرادی انجمن باخ ( Bach-Gesellschaft) را بنیان گذاشت و به مناسبت صدمین سالروز مرگ باخ، مجموعه ای از آثار این هنرمند را منتشر کرد.

مرگ شومان
رابرت شومان رفته رفته سلامت روانی و جسمی خود را از دست میداد، افکار خودکشی داشت و حملات عصبی و دوره های افسردگی شدیدی را تجربه میکرد. خلاقیت او در موسیقی نیز کاهش یافته بود اگرچه که بعضی از قطعات او هنوز دارای نبوغ بسیاری بودند. او دچار توهمات شنیداری شده بود و پس از اینکه تلاش کرد با انداختن خود به داخل رود راین خودکشی کند به درخواست خودش به آسایشگاه روانی فرستاده شد. او نزدیک به دو سال و نیم در آسایشگاه زندگی کرد و سپس در سال ۱۸۵۶ در همان جا در گذشت.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”