كلارينت (clarinet) يه ساز بادی-چوبيه (قميشی) كه از قطعهی دهانی تك زبانه، بست، اتصال بالا، اتصال پايين و زنگوله تشكيل شده.
شايد شباهت صدای ترومپت و كلارينت سرنخ اوليه رو برای اسمش بده اما فاكتورهای ديگهای هم تاثير داشتن. اواخر دورهی باروك (Baroque era)، آهنگسازایی مثل باخ (Bach) و هندل (Handel) خواستههای تازهای از نوازندههای ترومپت داشتن. اونها معمولا ملودیهای سختی رو با صدای خيلی زير اجرا میكردن كه بهش تنظيم كلاريون (clarion) گفته میشد. از اون جایی كه ترومپتهای اين دوره دريچه و پيستون نداشتن، برای اجرای اين ملودیها اونها بايد از بخشی از ترومپت استفاده میكرده كه زيرترين صدا رو توليد میكرد؛ قسمتهایی از ترومپت كه برای اين هدف خاص كاربرد داشتن با اصطلاح كلارينو (clarino) شاخته میشدن و اين كمكم برای اشاره به نوازندههاش هم به كار رفت. احتمال داره كه كلمهی كلارينت از يكی از دو كلمهی كلارينو و كلاريون گرفته شده باشه.
ريشههای ساز كلارينت به يه ساز بادی تك زبانه به اسم هورنپايپ (Hornpipe) میرسه كه توی يونان باستان، مصر باستان، خاورميانه و اروپا از دورهی قرون وسطی استفاده میشده. اما كلارينت مدرن به دورهی باروك برمیگرده.
اَلبُكا (alboka)
يكی از انواع هورنپايپ
اين نمونه توی ايالت باسك (اسپانيا) استفاده میشه.
باور عمومی بر اينه كه كلارينت توی سال 1700 توسط جان كريستوف دنر (Johann Christoph Denner) آلمانی ساخته شد، البته بعضیها هم اين اختراع رو به پسرش ژاكوب نسبت میدن. دنر ايدهای برای ارتقای ساز شالامو (chalumeau) داشت. شالامو يه ساز قديمی فرانسوی بود كه دو تا كليد لا و سی بمل داشت و همين طور يه زبانه كه به قطعهی دهانی متصل شده بود. كاری كه دنر انجام داد اين بود كه بدنهی شالامو رو با اضافه كردن زنگوله بلندتر كرد و مهم تر از اون كليد سی بمل رو بالاتر برد تا كليد دوازدهم رو ايجاد كنه و كلارينت اين طوری متولد شد.
شالامو، سازی شبيه به فلوت ريكورد بود. گسترهط صوتی كمي يعنی در حدود نيم اكتاو داشت. مثل فلوت ريكوردر هشت تا سوراخ داشت و برای دو تا نت زيرتر دو تا كليد هم داشت.
شالامو فرانسوی كه مربوط به قرون وسطی میشد تبديل به كلارينت شد. اسناد فرانسوی قرن دوازدهم كمك زيادی به ارائهی شواهد از وجود كلارينت میكنن. در اواخر قرن 12 اين ساز فرانسوی، هشت سوراخ داشت و از چوب تو خالی مثل نی طبيعی ساخته می شد. گسترهی صدایی محدودی داشت و امكان نداشت كه بشه با اون اورتونها (overtones) رو اجرا كرد. ژاكوب دنر (Jacob Denner) بير (Beer) و برتولد (Barthold) كسایی بودن كه صدای اين ساز رو بهينه سازی كردن. ژاكوب دنر همين طور برای جلوگيری از جمع شدن رطوبت توی ساز طول لولهی مسی سی بمل رو كمی زياد كرد.گرچه كلارينت میتونست توی گسترهی صوتیای بيشتر از سه اكتاو قطعات موسيقی رو اجرا كنه، اما نمیتونست پايينتر از نت فا رو اجرا كنه كه اين يعنی غير ممكن بود صدای طبيعی نت سی رو اجرا كنه. اين مشكل توسط پسر بزرگتر دنر يعنی ژاكوب حل شد. اون گسترهی صوتی ساز رو تا می پايين افزايش داد و يه كليد جديد كه با دست راست نواخته میشد رو به ساز اضافه كرد. فرانسوا ژوزف فتی (François-Joseph Fétis) كه يه موسيقیدان قرن نوزدهمی بود گفته كه بير كليد پنجم رو به كلارينت اضافه كرد.
اين اختراع طبق بيوگرافی جهانی موسيقیدانان كه توی سال 1837 منتشر شده به اون نسبت داده شده و منابعی ديگهای هستن كه معتقدن اين اختراع رو فريتز بارتولد (Fritz Barthold) انجام داده. هركس كه اين اختراع رو انجام داده، باعث شده تا نوازندهها بتونن نت فا ديز و سل ديز پايين رو به خوبی فاصلهی دوازدهم، دو ديز و رِ ديز اجرا كنن. ابتدای قرن هيجدهم، آهنگسازهای زيادی شيفتهی صدای كلارينت شده بودن و اولين كسی كه توی اجرای خودش جايگاه افتخاری بهش داد، ويوالدی (Vivaldi) بود كه توی سال 1716 از اون توی اپرای خودش به اسم Juditha Triumphans استفاده كرد. موتزارت (Mozart) هم برای اولين بار از كلارينت توی سال 1771 و توي Divertimento K 113 استفاده كرد. موتزارت همين طور بعد تر توی كنسرتوی معروف Clarinet concerto K 622 توی سال 1791 و توی كوئينتت برای كلارينت و سازهای زهی، توی سال1789 از كلارينت استفاده كرد.
در نهايت توی سال 1791 كليد ششم توسط ژان خاوير لفبور (Jean Xavier Lefebvre) به كلارينت اضافه شد كه به انگشت كوچك دست چپ اين اجازه رو میداد تا نت سل ديز و مهم تر از اون دو ديز رو اجرا كنه.
سال 1812، ايوان مولر (Iwan Müller) كلارينت سيزده كليدی چند كوك (multi-tone) رو اختراع كرد. اختراعی كه مولر كرده بود خيلی انقلابی بود، هم از نظر تغيراتی كه توی ساختار كلارينت به وجود آورده بود و هم از نظر كاربرد اون اما توی كميتهی كنسرواتوار پاريس بارها و بارها رد شد.
توی سال 1839 سيستم فلوت بوهم برای كلارينت مناسب سازی شد. خيلی از كسانی كه نسبت به سيستم مولر نظر خوبی نداشتن، به سيستم تئوبلد بوهم (Théobald Boehm) نظر مثبتی داشتن. بوهم كمی قبلتر از سال 1832، اين سيستم طرحبندی رو برای فلوت طراحیكرده بود و از اون جایی كه از تمام قوانين آكوستيك پيروی میكرد، تمام مدلهای ديگه رو كنار زد. اينها باعث شد تا از لوئيس آگوست بوفه (Louis- Auguste Buffet) خواسته بشه تا كلارينتی طبق سيستم بوهم بسازه و اين جوری توی سال 1839 كلارينت مدرن ساخته میشه. البته هنوز هم بعضیها به سيستم مولر علاقه داشتن و از اون برای بهتر كردن سازهاشون استفاده میكردن و همين طور سيستم آلمانی اوهلر (German Oehler system) هم از سيستم مولر ايده گرفته اما مكانيسم پيچيدهتری داره.
كلارينت فرانسوی
نمونهی اصلی كلارينت بوهم
اين نوع كلارينت 17 تا كليد و 6 تا حلقه داره.
توی سال 1843 بهبود پيدا كرد و به اين شكل رسيد.
كلارينت آلمانی
نمونهی اصلی كلارينت سيستم اوهلر
اين نمونه 22 تا كليد 5 تا حلقه و 1 كلاهك (cap) داره.
تویسال 1905 ابداع شد.
كلارينت تغيير شكل پيدا كردهی بوهم
اين نمونه 20 تا كليد و 7 تا حلقه داره.
توی سال 1949 طراحی شده.
"خريد كلارينت"
برای كسایی كه میخوان اولين بار يه ساز بخرن؛ احتمالا بين سازهای بادی و چوبی اولين انتخاب كلارينت نباشه. مثلا ساكسيفون ساز محبوبتريه و اين خيلی عجيبه چون اين دو تا ساز در واقع خيلی به هم شبيه هستن و خيلی از نوازندههای ساكسيفون ممكنه توی يه مقاطعی سازشون رو به كلارينت تغيير بدن يا اين كه هر دو تا ساز رو بدون هيچ مشكلی بنوازن.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”