ریتم آهنگ

والنتین باکفارک کیست

والنتین باکفارک کیست

والنتین یا بالینت باکفارک، آهنگساز و لوت نواز دوره رنساس بود. آنطور که تاریخ نگاران نقل کرده اند در بین سالهای 1526-30 و در براسوو از پادشاهی مجارستان(رومانی کنونی) چشم به جهان گشود. او که از تبار ساکسونهای ترانسیلوانیایی بود، در کودکی از پدر و مادر بی بهره بود و نزد خانواده گراف بزرگ شد. برای تحصیل به بودا (پایتخت پادشاهی وقت مجارستان و جایی که هم اکنون قسمت غربی بوداپست امروزی شمرده میشود) و به دربار جان پادوزای رفت و تا سالهای 1540 آنجا بود. در سال 1549 به خدمت در دربار پادشاهی لهستان درآمد و تا سال 1566 آنجا بود.

  در این تاریخ او به علتی نامعلوم از دربار گریخت و برای حفظ جانش ناچار به ترک زندگی اش در آنجا شد. علت این رفتار با او البته که از ناگفته های تاریخ است. تنها چیزی که به قطع آمده است این است که به طریقی خشم شاه را برانگیخته و او را نسبت به خود غضبناک کرده بود.

پس از آن مدتی را در وین گدراند و در نهایت در 1571 به پادووا از جمهوری ونیز رفت. وی در سال 1576 براثر ابتلا به طاعون جان سپرد. همین امر از دلایلی است که باعث شده است تا امروزه بسیاری از آثار او در دسترس نباشند. زیرا در آن سالهای طاعون سیاه، رسم بر این بود که تمامی وسایل فوت شدگان بر اثر طاعون را یکجا میسوزانده اند. بسیاری از آثار این نابغه مجار هم به این شکل از بین رفته است.  از دلایل دیگر نبودن بسیاری از آثارش هم سختی آنها بوده، که منجر به منتشر نشدنشان میشده. به گفته برخی تاریخ نگاران و آنگونه که دیکشنری آنلاین آکسفورد اشاره میکند، این آثار در زمان حیات وی، توسط کسی جز خودش نمیتوانسته نواخته شود. هم اکنون از او آنچه به جا مانده شامل ده فانتزی، هفت مادریگال، هشت شانسون و چهارده موتت است. از این میان، موتت ها، مادریگال ها و شانسون ها همگی تنظیم هایی هستند که برای لوت انجام داده است. همچنین او آثار دیگری را هم از آهنگسازان هم عصرش برای لوت انجام داده است.

آوازهایی برای لوت، مناجات های والنتین باکفارک
        وقتی حرف از موسیقی رنسانس پیش میآید و قرار بر نگاه انداختن به یک لوت نواز میشود، آنچه اول از همه انتظار میرود، موسیقی رقص هاست. از آنجا که لوت نوازان ذر ذربار کار میکرده اند بسیاری از آنها در راستای وظیفه شان، موسیقی های مراسمی بیشتر کار میکرده اند و بسیاری از آثارشان رنگ و بوی رقص داشته است.

       از طرفی وقتی به یک لوت نواز ماهر اشاره میشود، بیش از همه پاساژهای سخت و ایمیتاسیون های سه صدایی فرانچسکو دامیلانو به ذهن میآید. مشخصه هایی که بعضا به عنوان نقاط اوج موسیقی لوت رنسانس هم شناخته میشوند و البته، سخن بیراهی هم نیست چون متناسب ترین تکنیکنهای سازی هستند. اما، آنچه در باکفارک مشاهده میکنیم، نه پاساژهای سریع است و نه در بحث پلی فونی، ایمیتاسیون های نهایتا سه صدایی. آنچه اورا از دیگران جدا میکند، دقیقا همین است. اینکه او اول یک آهنگساز است و در پله بعد، یک لوت نواز ماهر. موسیقی اش برابر با همان چیزی است که دیگر آهنگسازان شاخص آن دوره و یا قبلتر را ما با آنها میشناسیم. تاثیرات موسیقی آوازی، پلیفئنی اش را آنچنان غنی کرده، که اجرای این آثار با رعایت یان پلیفونی، فقط از نوازنده ای چیره دست برمیآید.

آثار والنتین باکفارک را امروزه به جهت همین غنای پلیفونیک، برای کونسورت های رنسانس تنظیم میکنند. همچنین تنظیم هایی برای پیانو و حتی کوارتتها یا کویینتت های زهی هم موجود است. در بررسی این آثار، در خطوط سوپرانو و آلتو، ملودی های آوازی ای را میتوان یافت که کاملا متاثر از آهنگسازان هم دوره یا متقبل خودش در موسیقی های آوازی بوده است. او بیش از آنکه به فکر این باشد که آثارش از تمامی تکنیکهای سازش بهرمند باشند و در آنها چیره دستی اش را در نواختن به نمایش بگدارد، به فکر آن بوده است تا صدا ها را در استقلال کامل در کنار هم بچیند، و مناجاتی آوازگونه را برای لوت خلق کند.

 

مختصری از زندگی او:

وی در براسو ، ترانسیلوانیا ، پادشاهی مجارستان (امروزه برازوف در رومانی) در خانواده ای با اصالت ساکسون ترانسیلوانیایی متولد شد. او یتیم بود و توسط خانواده گرف پرورش یافت و در درودا در دربار جان زاپولیا تحصیل کرد. باکفارک تا سال 1540 در آنجا ماند ، اگرچه احتمالاً در این مدت یک بار به ایتالیا سفر کرد.

در دهه 1540 او به پاریس سفر کرد ، اما با یافتن جایگاه لوتنیست نزد پادشاه ، وی در سال 1549 عازم جاگیلون لهستان شد و در آنجا توسط سیگیسموند دوم آگوستوس به عنوان متصدی دربار مشغول به کار شد. از آن زمان تا سال 1566 ، او سفرهای زیادی در سراسر اروپا انجام داد ، شهرت وی افزایش یافت ، اما علیرغم تلاشهای متعدد دیگر پادشاهان برای جلب وی ، به کارفرمای خود وفادار ماند. ثروتهایی که سیگیسموند به او اعطا کرده است ممکن است بر تصمیم وی برای پیوستن به دربار کاخ دوکهای بزرگ لیتوانی در ویلنیوس تأثیر بگذارد.

آنچه در سال 1566 برای او اتفاق افتاد دقیقاً معلوم نیست ، اما او به وضوح کاری کرد تا خشم پادشاه را برانگیزد ، و به ندرت وقت داشت فرار کند تا نیروهای ارتش لهستان خانه او را مورد تهاجم قرار دهند و دارایی های وی را نابود کنند. پس از این ، او مدتی در وین زندگی کرد و سپس به ترانسیلوانیا بازگشت ، اما نه برای مدتی طولانی. در سال 1571 به پادوا در ایتالیا نقل مکان کرد و تا زمان مرگ در طاعون 1576 در آنجا ماند.

همانطور که در آن زمان معمول بود ، همه دارایی های قربانیان طاعون در اثر آتش از بین رفت ، بنابراین بیشتر موسیقی دست نویس او از بین رفت.

منبع : سایت ایران موزیکولوژی

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”