قرون وسطا به یک هزاره از تاریخ و تاریخ موسیقی غرب گفته میشود که فروپاشی امپراطوری روم غربی در سال ۴۷۶ آغاز و با ظهور دورهی رُنسانس در اواسط قرن پانزدهم میلادی فرجام مییابد. موسیقی در این هزاره غالباً در انحصار کلیسا بوده و تکاملِ آن توسط آهنگسازانی صورت گرفت که در خدمت کلیسا بودند و اغلبِ موسیقیهای به جا مانده از این دوره، موسیقی مذهبی است که متون آن از اِنجیل آمده است. در این نوشته تلاش خواهیم کرد جنبههای اصلی این دوره را بهمنزلهی مقدمهای کلی بر آن مورد بررسی قرار دهیم. این مقدمه، مدخلی خواهد بود بر نوشتههایی جزئینگرتر دیگر که بهتدریج بر روی وبسایت قرار خواهد گرفت.
جامعه در قرون وسطا
در این دوره، مردم و اشرافزادگان اغلب بیسواد بودند و علم و دانش در اختیار راهبانِ صومعه بود و نظام فئودالی بر مردم حکومت میکرد، به طوری که اشرافزادگان و حاکمان زمینهایشان را به انضمامِ مردمی که بر روی آن کار و زندگی میکردند، خرید فروش میکردند. این دوره شاهد جنگهای بسیار بوده که ازجمله میتوان به حملهی اعراب به اروپا (نبرد تور) در قرن هشتم، جنگصلیبی از سال ۱۰۹۶ تا ۱۲۹۱ و، نیز، دستآخر، جنگهای صدساله از سال ۱۳۳۷ تا ۱۴۵۳ اشاره کرد. همچنین در قرن چهاردهم، اروپا یک چهارم جمعیت خود را بر اثر طاعون بزرگ- مرگ سیاه از دست داد. با این همه، در قرون وسطا شاهد رشد و اشاعهی هنر و معماری و نیز گسترش شهرها و دانشگاهها بودهایم .
موسیقی قرون وسطا
سرودهای گریگوریایی
سرودهای گریگوریایی نوعی موسیقی تکصدایی مذهبی-به زبان لاتین- که بدون ساز همراهی کننده اجرا میشدند. رواج سرودهای گریگوریان در سدهی هشتم میلادی در غرب و مرکز اروپا رخ داد. اگر چه این سرودها را به گریگوری یکم نسبت میدهند، اما محققین بر این باورند که این سرودها در دورهی دودمان کارولنژی و با ترکیب سرودهای یونانی و سرودهای گالیکان شکل گرفتند. البته باید به یاد داشت که پاپ گرگوری اول بود که قوانینی را برای این سرودها وضع کرد و خواهان گسترش این سرودها و این قوانین در سرار اروپا شد.
سرودهای گریگوری ابتدا در چهار مُد و بعدتر در هشت مد و نهایتاً در دوازده مد دستهبندی میشدند. این سرودها از ساختاری مشخص تبعیت میکردند که بر اساس مد گریگوری بود و در آن از فرودهای مشخص و الگوهای تکرارشونده استفاده میشد. این سرودها حاصل ترکیب دو تتراکورد بودند و معمولاً گسترهای به اندازهی شش نت داشتند که به آن هگزاکورد گفته میشود. نتنویسی این سرودها با کمک نئومها انجام میشد، نئومها بیشتر برای به یادآوری و حافظه استفاده میشدند و غیرقابل دشیفر بودند. (میزان زیر و بمی این سرودها به صورت دقیق مشخص نبود و این شیوهی نتنگاری مختص راهبانی بود که از قبل این سرودها را از بر داشتند). در قرن دوازدهم نئومها جای خود را به نتنویسی موسوم نتهای مربعی دادند که نتنویسی امروزی حاصل تکامل این شیوه است.
نمونهای از نوئمها در یک آواز گریگوریایی
به تدریج این سرودها از تکصدایی یا مونودی محض خارج شدند و در آن یک خواننده با همراهیِ سایر خوانندگان، موسیقی چندصدایی ایجاد میکردند که میتوان آن را منشأ اولیهی موسیقی چندصدایی یا پلیفونی در غرب دانست.
تروبادرها و تروورها
موسیقی غیرمذهبی در بین سالهای ۱۰۰۰ تا ۱۳۵۰ میلادیِ قرون وسطا بیشتر توسط موسیقیدان-شاعرهایی به نام تروبادرها و تروورها گسترش و تکامل مییافته است. تروورها در شمال رودِ لوآر (فرانسه) ساکن بودند و به زبان لوییل مینوشتند و تروبادرها در جنوب رودِ لوار میزیستند و به زبان دُک مینوشتند. آنها هشت تا ده نسل ادامه داشتند و ۲۵۰ نام و ۲۵۰۰ ترانه از خود به جا گذاشتهاند. این ترانهها نیز مانند سرود گرگوریایی یک موسیقی تک صدایی بوده است.
تروبادرها ور تروورها در قرون وسطا
تروبادرها ور تروورها در قرون وسطا
تروبادرها و تروورها خواستگاههای اجتماعی گوناگون داشتند. برخی مانند گیومِ نهم و دوکِ آکیتِن، نخستین تروبادر شناختهشده، و شاهزاده ژُفره رودِل، اشرافزاده بوداند. برخی اما از مردم عادی بودند: تروبادر برنارت دُ وِنتادُرن، پسر یک نانوا بود.
همچنین از آنها میتوان به عنوان یکی از بنیانگذاران نتنویسی میزانبندیشده یاد کرد، چرا که آنها ترانهی خود را با توجه به مصرع و بیتهای خود مینوشتند، بر خلاف سرود گرگوریایی که ریتمهای بدون میزان داشتنهاند.
هنر قدیمی (آرس آنتیکآ) و مکتب کلیسای نوتردآم پاریس
کلمه هنر قدیمی (آرس آنتیکآ) بعد از پیدایش هنر نو (آرس نوآ) متولد شد و به اولین پلیفونیهای قرنهای دوازدهم و سیزدهم گفته میشود. همچنین ظهور نخستین موسیقیهای میزانبندیشده را به این دوره نسبت میدهند. در این دوره، شیوهی اُرگانوم قدیمی یا موازی که از آن به عنوان اولین موسیقی پلیفونی نیز یاد میشود – در اُرگانوم موازی گروه همسرایان ملودیِ دیگری با فاصلهی درست کامل (چهارم و پنجم) به ملودی اصلی میافزودند ، به تدریج کم رنگ شد و جای خود را به اُرگانوم و کُندویت داد. نئومها نیز در قرن دوازدهم با نتنویس مربعی، که این بار نه برای یادآوری، بلکه در خواندن دقیق نتها بود، جایگزین شد.
آهنگسازان مکتب نتردام، هنر اُرگانوم را به اوج شکوه خود رساندند و از سال ۱۱۵۰ میلادی به بعد پاریس- پایتخت فکری و هنری اروپا- کتنون موسیقیِ چند صدایی شد. همچنین، چندی بعد، کلیسای جامع نتردآم، عالیترین جلوهی معماری گوتیک، در پاریس بنا شد و لئونن نخستین آهنگسازی بود که سرپرست کُر کلیسای نتردآم شد که بعدها جایش را به پروتن داد.
ژانرهای اصلی موسیقی قرون وسطی
اُرگانوم: موسیقیِ غرب قرنها در اساس تک صدا (مونودی) دنبال میشد. اما بین سالهای ۷۰۰ تا ۹۰۰ میلادی نخستین گامهای انقلابی که سرانجامْ ماهیت موسیقی غرب را دگرگون کرد، برداشته شد. این زمانی بود که آهنگسازان و راهبان گروه کُر کلیسا یک خط ملودیک بر سرودگرگوریایی افزودند و به این ترتیب اُرگانوم به وجود آمد. اُرگانوم از زمان به وجود آمدن تا اواخر قرون وسطا پیشرفت چشمگیری داشت و از موسیقی دو صدایی با حرکت موازی و ساده به یک موسیقی پلیفونی پیجیده تبدیل شد. اُرگانوم با تکنیکهای آهنگسازی متفاوت نام متفاوتی دارد؛ برای مثال، ارگانوم موازی، هنگامی که صدای دوم با سرود گرگوریایی حرکت موازی با فاصلهی چهارم یا پنجم دارد، یا اُرگانوم ملیسم، فلوری، و غیره.
در یک اُرگانوم بخش های صداییِ مختلف را با نامهای تِنور[7] یا تُنُر یا کانتوس فیرموس[8] برای صدای اصلی، که از سرود گرگوریایی میآید، دوپلوم به اولین صدای فرعی که بالای کانتوس فری موس قرار میگیرد و تریپلوم که دومین صدای فرعی و کوآترلوم به سومین صدای فرعی گفته میشود. در موتت نیز نام گذاری صدا ها به همین صورت است.
این اُرگانوم برای درک بهتر با شیوهی نتنگاری امروزه نوشتنه شده است
کُندویت: اساساً در قرنِ دوازدهم و سیزدهم مورد استفاده قرار میگرفت و از لحاظ ساختار میتواند موندی و یا پلیفونی باشد، اما تفاوت اصلی کندویت با اُرگانوم در بدون وام بودن ساختار آن است: در اُرگانوم صدای اصلی یک ملودی مذهبی گرگوریایی است اما در کندویت صداها ساختهی آهنگساز هستند و صداها بر یکدیگر ارجحیت ندارند. همچنین متن ترانهی کندویت غالبا غیر مذهبی، ولی شامل متنهایی برای هدایت انسان بود.
مُوتت: در سالهای واپسین مکتب نوتردآم (اواخر قرن سیزدهم) موتت از کلاوسولا – به بخشی از اُرگانوم گفته میشود که صدای تنور که به طور معمول ارزش زمانی بسیار بلندی دارد تحرک بیشتری مییابد- مشتق میشود. موتتها معمولا بر اساس متون مذهبی نوشته میشندند و از تفاوتهای اصلی آنها با اُرگانوم میتوان به کاهش اهمیت صدای تنور یا کانتوس فیرموس اشاره کرد. موتتها در کشورهای مختلف به طور متفاوتی مورد استفاده قرار میگرفتند. برای مثال، در ایتالیا، متن ترانه در صدای تریپلوم قرار داشت، ولی در انگلستان صدای دوپلوم و تریپلوم دارای دو متن جداگانه بوداند و حتی در مواردی زبان این دو متن با یکدیگر متفاوت بودند.
موتت سه صدایی در قرون وسطا
بخشی از یک موتتِ سه صدایی
آرس نوآ
آرس نوآ یا هنرِ نو یک جریان هنری در اواخر قرون وسطا با مرکزیتِ فرانسه بود که در اوایل قرن چهاردم شروع شد و با مرگ گیوم دُ ماشو در سال ۱۳۷۷ به پایان رسید. هنگامی که در قرن چهاردهم به موسیقیهای ساخته شده لقب هنر نو داده شد، موسیقی دوران مکتب نوتردآم را هنر قدیمی نامیدند. نوآوری در ریتم شاید بزرگترین دستاورد آهنگسازان این دوره باشد؛ زمانی که برای اولین بار از تقسیمات دوتایی به جای تقسیمات سه تایی استفاده، و ریتم کانتوس فرموس نیز پرحرکتتر شد.
گیوم دُ ماشو بزرگترین آهنگسازِ فرانسویِ این دوره بود که از او به عنوان اولین آهنگسازی که تمام سری پنجگانهی مس – کیریه[12]، گلوریا[13]، کردو[14]، سانکتوس[15] و آگنوس دِیی[16]- را به صورت پلیفونی نوشتهاست، یاد میکنند.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”