در گفتارهای پیشین گفته شد که چگونه «فکر اولیه» یا «ایده» به ذهن نویسنده خطور میکند و چگونه نویسنده باید «خط طرح» داستان را از روی «ایده» بنویسد. مرحلهی بعد، نوشتن یا به عبارتی ساختن داستان از روی خط طرح است.
حقیقت این است که بسط خط طرح و نگارش داستان از روی آن، فرایندی است که هر نویسنده باید خود به آن دستیابد. شاید این فرایند نیز از جمله مسایلی باشد که در هیچ دو نویسندهای مانند هم نباشد و نتوان یک قانون یا روند کلی برای آن در نظر گرفت. نگارش داستان آمیزهای است از خلاقیت، نثر، فنون داستان نویسی، تجربه، تجربه، و باز هم تجربهی نویسنده. در واقع تمامی جلسههای آیندهی این کارگاه مربوط به استفاده از فنون داستان نویسی در بسط خط طرح به داستان است. اما خلاقیت و تجربه چیزی نیست که بتوان آن را آموزش داد.
در این گفتار سعی بر این است تا فرایندی پیشنهاد شود که مسیر کلی کار را به نویسندهی نو قلم نشان دهد.
مراحل نگارش داستان
فرایندنما (فلوچارت) زیر را ببینید. این فرایندنما، مراحل کلی خلق یک داستان کوتاه را نشان میدهد.
تعیین زاویه دید و راوی- پس از نگارش خط طرح، باید مشخص شود که داستان را چه کسی روایت میکند. آیا یکی از شخصیتهای درگیر در داستان، داستان را روایت میکند؟ کدام شخصیت؟ آیا روایت مانند فیلمهای سینمایی است و راوی مانند دوربین فیلمبرداری هیچ گاه خود را نشان نمیدهد؟ در جلسهی آینده (جلسهی 3) به تفصیل در مورد زاویه دید صحبت خواهد شد.
تعیین توالی ماجراها، اتفاقها و حادثهها- هنگامی که راوی مشخص شد، نویسنده باید از دید وی ماجراها، اتفاقها و حادثهها را به ترتیب بنویسید. این مرحله، ممکن است در ذهن یک نویسندهی با تجربه به طور خودکار ایجاد شود و وی این مراحل را بر روی کاغذ نیاورد. اما یک نویسندهی نوقلم بهتر است این موارد را مکتوب و در نگارش داستان از آنها استفاده کند. برای مثال در داستان «ماجرای من و شریکم»، میتوان توالی ماجراها را اینگونه نوشت:
حسین (راوی) در مدت تعطیلات تابستان بیکار است ← یکی از همکلاسیهای حسین به نام حمید به او پیشنهاد شراکت در بلال فروشی (دستفروشی) میدهد ← حسین با اینکه از اخلاق حمید خوشش نمیآید، حاضر میشود شراکت را با او آزمایش کند ← با کلی چانه زنی بر سر شراکت حمید شصت درصد، حسین چهل درصد به توافق میرسند ← فردای آن روز هر دو برای خرید بلال به میدان جنوب شهر میروند ← شوفر اتوبوس اول، آنها را با بار بلال سوار نمیکند ← با توجیه حمید برای فروش بلالها به « بالای شهر» میروند ← حمید بلالها را به بعضی از مشتریهای با ظاهر پولدار بسیار گران میفروشد ← کودک فقیری ملتمسانه به بساط آنها نگاه میکند، حمید با او تند برخورد میکند و میخواهد او را دور کند اما حسین با پول خودش برای او بلال آماده میکند ← حمید چند بلال را به قیمت بسیار بسیار گران به یک مادر و پسر پولدار میفروشد ← حسین از رفتار و کردار حمید بسیار ناراحت است ← سر تقسیم سود حمید قصد دارد سر حسین کلاه بگذارد اما حسین هوشیار است ← درنهایت حسین تصمیم میگیرد شراکتش را با حمید به هم بزند و خودش جداگانه کار کند.
نگارش داستان کوتاه- همان طور که گفته شد، بسط دادن خط طرح و ماجراهای آن به داستان، مستلزم خلاقیت، نثر مناسب، استفاده از فنون نگارش داستان کوتاه، و ـ بیش از همهی اینها ـ «تجربه» است. در ادامهی همین گفتار پیشنهادهایی در مورد نگارش داستان کوتاه ارایه خواهد شد.
بازنویسی ـ شاید مهمترین مرحلهی نگارش داستان، باز نویسی باشد. توجه داشته باشید که به عنوان یک نویسنده، به ویژه زمانی که نویسندهی مجرب و معروفی شدید ـ هیچ داستانی را قبل از بازنویسی به کسی ارایه نکنید؛ حتا اگر آن فرد بخواهد به طور خصوصی اشکالها و ایرادهای داستان شما را به خود شما بازگو کند. بازنویسی جزئی از مراحل نگارش داستان است و تا انجام نشود، داستان نویسنده، داستان کاملی نخواهد بود. این مهم را درجلسهی دهم مورد بحث قرار خواهیم داد.
نگارش داستان کوتاه
نگارش داستان کوتاه کار واقعاً دشواری است که روز به روز دشوارتر نیز میشود. شاید بزرگترین دغدغهی ذهن نویسندهی جوان در به تحریر در آوردن داستان کوتاه، نقطهی شروع و پایان داستان باشد، حال آنکه علاوه بر اینها، ایجاد کشش و جذابیت برای خواننده، باید مد نظر هر نویسندهای باشد. کاری که با پیرتر شدن «داستان کوتاه» روز به روز سختتر میود.
امروزه داستان کوتاه باید به نحوی نوشته شود که نام داستان، خواننده را به خواندن جملهی اول داستان ترغیب کند، جملهی اول خواننده را تا پایان بند (پاراگراف) اول، و آن تا پایان صفحهی اول و این تا پایان داستان همراه سازد. قطعاً این گونه نگارش کار یک نویسندهی زبردست است و کسی از نوقلمان انتظار ندارد که چنین نثری داشته باشند، اما باید توجه کرد که هدف نهایی، رسیدن به چنین نگارشی در داستان کوتاه است.
نکاتی که در ادامه میآید، تنها اشارههایی برای توجه بیشتر به نگارش داستان و جستجوی آن نکات در داستانهای موفق نویسندگان بزرگ است.
1- عدم تعادل، سرچشمهی داستان
«داستان از جایی شروع میشود که تعادل زندگی بر هم خورد». این جمله را بارها شنیده اید و باز هم خواهید شنید. اما درک و به کارگیری آن در ایده و داستان مستلزم تجربه و توجه به داستانهای نویسندگان بزرگ است.
2- سیر داستان
داستان کوتاه با شرح (Exposition) وضعیت آغاز شده، گسترش (Development) مییابد، و با بار نمایشی (Drama) به پایان میرسد. برای مثال در داستان «ماجرای من و شریکم»، یکی دو صفحهی اول شرح، قضیهی شراکت و تمامی ماجراهای بعد از آن، گسترش، و بر هم خوردن شراکت درام داستان بود.
3- ایجاد پرسش
نویسنده باید در حین داستان، در ذهن خواننده پرسش ایجاد کند. خواننده باید از خود بپرسد: «چرا عباس از امیر میترسد؟»، «چرا عاطفه عاشق علی است؟»، «چرا راحله حقیقت را به همکارش نگفت؟»، «چرا صمد در مقابل کار فرید، عکس العملی نشان ندارد؟»، و... «چرا»های ذهن خواننده ایجاد کشش میکند. اما نویسنده باید در جای مناسب داستان، پاسخ آن چراها را گنجانده باشد.
4- مدیریت اطلاعات
طبیعی است که نویسنده تمامی ماجراها، اتفاقات، حادثهها، نقشهها و فکر و درون شخصیتهای داستانش را میداند، اما چه زمانی باید این اطلاعات در اختیار خواننده قرار گیرد؟ اگر نام یک داستان پلیسی ـ جنایی «کشته شدن سعید به دست رضا» باشد، کسی آن داستان را خواهد خواند؟ نویسنده بر اساس تجربه و خلاقیت خود باید دریابد که چه زمانی و چه اطلاعاتی را باید به خواننده منتقل کند. طوری که خواننده پس از گرفتن آن مطالب در ذهن خود بگوید: «آهان! پس این قضیه وجود داشت! همین بود که 2 صفحهی قبل فلان شخصیت، چنان کاری کرد... آهان!»
5- تصویر بجای تلقین
چخوف میگوید: «وقتی میخواهید غم انگیزی چیزی را نشان بدهید، خود آن چیز را تصویر کنید». نویسنده نباید درام داستان و دیگر نکات به ویژه پیام را مستقیما در داستان بیاورد یا ناشیانه به آن اشاره کند. روایت کردن قوی یک ماجرا، به صورتی که خواننده بتواند آن را در ذهن تصویر کند و آن قدر واقعی ببیند که احتمال دهد برای هر انسانی ـ حتا خود خواننده ـ ممکن است اتفاق افتد، بهتر از تلقین کردن مستقیم عقیدهی نویسنده در داستان است. گورکی میگوید: «هر چه دایرهی تجارب نویسنده وسیعتر باشد، جانبداری و تعصب در نوشتههایش کمتر خواهد بود.»
6- پایان غیر قابل پیشبینی
نوشتن داستانی که خواننده نتواند پایان دقیقی برای آن پیشبینی کند، بیشک مهمترین عامل ایجاد کشش و جاذبه است.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”